پنجشنبه , ۲۲ آذر ۱۴۰۳
صبر کن شانه ات را نبر،هنوز حرف های زیادی را گریه نکرده ام...
آغوش تو بهار است ؛سبز می کند طبیعتِ تنم راگُل می دهد گونه ام وقتی می پیچد پیچکِ دست هایت دورِ تنم......