زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
زانا کوردستانی
او،
هر روز، صبح زود
زندگی را بیدار می کند و
معنایی ژرف به آن می بخشد.
شعر: مهدی صالح
ترجمه: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
تو از همه ی
قافیه ی
شعرهای نالی زیباتری!
شعر: مهدی صالح
ترجمه: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
ترس دارم که روزی دروازه های عشقت را بر رویم ببندی
و در محبس تنهایی زندانی ام کنی!
آخر چگونه دلت می آید مرا تنها بگذاری
با چشمانی پر از اشک و آب؟!
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی:زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
امشب از فراقت پر از درد و غصه ام
عطر تنهایی از جان و روحم برپاست
بیناز تو را می خواهد تا که به آغوشم بگشی
تا بعد از عمری سرگردانی، نفسی به آرامش برآورم
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
اکنون ضربان قلب شیدایم
همچون قلب تو شنیدنی ست
ولی آنقدر فاصله مابین ما هست که
دل من عاشق توست و
دل تو هم خبر ندارد این جنون را...
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
آه! ای عشق کمکم کن!
که به یارم برسم
چنان دشتی تشنه ی نم نم باران
باید یا من به یارم برسم
یا که یار به من!
یا که هر دوی ما بمیریم و به پایان برسیم.
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
از برای تو، دست از دنیا کشیدم
تو نیز دست از من کشیدی!
بد جور باختم!
اکنون نه تو را دارم، نه دنیا را...
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
خیلی دلتنگتم،
اما جرأت نمی کنم نامه ای برایت بفرستم!
می ترسم تو مرا نخواهی و از من بیزار شوی...
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
اگر خوابیدم، هیچکس بیدارم نکند،
امید دارم که یارم به خوابم بیاید،
او خیلی خجالتی ست
نکند صدایتان را بشنود و برود!
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی:زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
زن، چون به مردی دل ببندد،
گمان می برد، جز آن مرد،
هیچ مردی دیگر در جهان وجود ندارد
اما، اگر دلش بشکند،
از همه ی مردان کینه به دل خواهد گرفت.
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی:زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
حالم چنین است که بال در بیاورم
به سوی آغوش تو، ای گل من!
آخه آن روز کی فرا خواهد رسید
که تو دلم را به دیدارت شاد کنی؟!
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
شعرهایم،
شرح رویاهای تواند،
از این روست که
همه، آن ها را می ستایند...
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
گذر عمر،
جمال و زیبایی ام را شست و
مردمان هم،
لبخند و شادی ام را...
شعر: چیا هلگورد
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
هرگز درک نخواهی کرد، زندگی چه زجرآور است،
مادام که زیر این دو بار سنگین کمر خم نکرده ای!
بیچارەگی و عاشقی
لیکن اگر آگاهی یابی،
عاشقی هم قسمی از بیچارەگی ست!.
شعر: به ندی علی
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
در میان سفت ترین پوسته
مغز گردوی چرب و شیرین
منتظر رسیدن است...
اگر که رهایی را نفهمد
خود پوسیده می شود.
شعر: به ندی علی
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
مردی در راه کسب لقمه ای نان،
کوله ای پر از نان،
مرگی از برای نان،
این شناسنامه ی کولبر است،
که مرز مابین زیستن و مرگ را طی می کند...
در مرزهای آلوده به مین های مرگ آلود
که مانند کمربندی میانه ی سنگ و صخره های یک سرزمین را قفل کرده است.
...
متن برگردان شعر کوردی
در آن هنگام که کارتنی،
به خانه و رختخواب،
به شناسنامه و سرزمینت تبدیل می شود!
نان به بزرگ ترین کتاب آسمانی مبدل می شود.
شعر: به ندی علی
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
جنگ که عطسه کرد!
بچه ها، فرشته هایی بی پر و بال شدند و
پر گشودند،
به پرواز در آمدند
به سوی عرش خدایی که
مست و خواب آلود و بی خبر بود
از فریاد و غم و غصه ی مردمان آواره !!!
شعر: به ندی علی
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
مردانه رودرویم بایست
و وجود مالامال از نفرتت را
بر سر و رویم خالی کن!
اینگونه احترامم را نگه داشته ای
تا اینکه به دروغ بگویی: دوستت دارم!
شعر: به ندی علی
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
دردا و دریغا از تلخی تو، ای نان!
شیرینی زندگانی ام را گرفتی و
شیرین نشدی...
شعر: به ندی علی
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
نه هر جایی مکانم باشد و
نه هر لحظه فرصتی دارم...
چه بد سلیقه ست زندگی
که هر لحظه و هر جایی را
به حساب عمرم محاسبه می کند!.
شعر: به ندی علی
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
یلدا که بلندترین شب سال نیست...
طولانی ترین شبم، شب هایی ست که،
دور از آغوشت به خواب می روم.
■□■
شعر:دلبرین عبدالفتاح
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
آسمان،
باران،
کوهستان،
کُردستان آزاد،
آتش و
تو!
زیباترین دارایی های من در هر عید نوروزید.
شعر:دلبرین عبدالفتاح
ترجمه به فارسی: زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
من بی تو نیمه ای ناقصم!
ای نیمه ی دیگر زندگی ام،
بیا و پرواز کن در میان زندگی من،
تا حصار را بگشایم برای پروازت،
تا که پر و بالت بشوم،
و تو هم آسمانم...
شعر: بیان ابراهیم
ترجمه : زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
از جهالتم، سوءاستفاده کردی و
مرا وطنم، صدا می زدی.
نمی دانستم که سرزمین ها غارت می شوند!.
شعر: بیان ابراهیم
ترجمه : زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
تهران، موی و یال اسب آزادی ست و
با هیچ قدرتی رام نمی شود!
تهران، دریای طوفانی خشم است،
گیسوان کوچه هایش را می دهد و
به هیچ سنگلاخی، زیبایی اش کم نمی شود.
شعر: بیان ابراهیم
ترجمه : زانا کوردستانی...
متن برگردان شعر کوردی
زمانی که می میری،
به ناگاه همگان دوستت خواهند داشت!
معشوقه ات به سویت خواهد آمد بی هر بهانه ای،
دوستانت از با تو بودن، سخن می رانند،
و همگی اعلام می کنند که چه انسان شریفی بودی!
البته در وقت مردنت...
شعر: بیان ابراهیم
ترجمه : زانا کورد...
متن برگردان شعر کوردی
با باران، اندام بانویی را خواهم ساخت،
سبزینگی را از بهار می ستانم و
به چشمان آن زن هدیه خواهم داد.
قصیده را به بیابان تبعید می کنم و
تمام زیبایی ها را از شعر خواهم گرفت
آن زیبایی هایی که دزدکی از زندگی گرفته است.
این بار خون سرخ را مبدل به پ...
متن برگردان شعر کوردی
باغی پر از گل به تن بپوشان!
تا وقتی دیدمت،
با گلاب تنت خودم را خوش بو کنم و
با عطر نفس هایت خودم را بیالایم.
فرش شعرم را زیر پایت پهن می کنم
تا که پای آمدنت را بوسه باران نماید و
جای قدم هایت را برای تبرک نگه دارم.
تا هرگاه خشکسالی دشت جان ...
متن برگردان شعر کوردی
آنقدر دوستت دارم
که تشنه ام شود، چون آبی گوارا می نوشمت!
اگر گرسنه ام شود، چون برنج و خورشت کردی، عشقم را از تو سیر خواهم کرد.
اسمت را سر زبانم خواهم انداخت و
سر و صورتم را با نام مبارکت، متبرک خواهم کرد.
در کوچه و خیابان،
در راسته بازارها، چ...
متن برگردان شعر کوردی
ادامه