پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
اینهمه بهار راچگونه در چشمهایت جای داده ای ؟پلک که میزنی رقص قاصدکها ،مزه ی ملسِ دوستت دارم وعطر بهارنارنج ، بیداد میکنند .......
صبح که می آید ،سلام گوشه ای کِز می کند حریف چشمهای توبوسه است و بس ...!...
دستهای تو️خود خورشید است...️وقتیکه با نوازش گونه هایمصبحم را بخیر میکنی...
چه عطر سیبیبه امروزم پاشیده ای چقدرخنده به لبهایت زیباستکاش عکاس دوره گرد بیاید وخوشبختی ما راجهانی کند.!...
تو صبح باشمن سراپا ،چشم می شوممحوِتماشایِتو...!...