شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
اول تویی آخر تویی چشم انتظارم سالهاستعشقم تویی در عاشقی بی اختیارم سالهاست...
آدینه دلش گرفته و غمگین استاین درد نبود تو عجب سنگین استبرگرد بیا هوای چشمم ابری ستتا آمدن تو حال و روزم این است اعظم کلیابیبانوی کاشانی...
با آمدنت بهار ، خواهد آمدسرسبز و شکوفه بار ، خواهد آمدوقتی که تو نیستی دلم می گیردبی تو غم روزگار خواهد آمد-اعظم کلیابی-بانوی کاشانی...
کاش می توانستم:دستان خسته ام را،به ردای سبزت برسانم؛و بگویم:چقدر با تو آشنایم من!کاش می توانستم:مهِ رویت را ببینم؛و آرام آرام،نگاه آسمانی ات را،نظاره کنم!زهرا حکیمی بافقی (کتاب آدینه ی انتظار)...
جهان سرد روحمظهور تو راانتظار می کشد......
آقا تو کجایی؟؟دلمان تنگ شده امسال تولدت، خودت بودی کاشمیلاد منجی عالم بشریت مبارک باد...
چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدیچه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدیخلیل آتشین سخن ؛ تبر به دوش بت شکنخدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدیبرای ما که خسته ایم نه؛ ولیبرای عده ای چه خوب شد نیامدیتمام طول هفته را به انتظار جمعه امدوباره صبح؛ ظهر ؛ نه غروب شد نیامدیمیلاد امام زمان(عج) مبارکباد...