پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شاید بیخود نباشد که ما نمی توانیم ربط خودمان با بعضی از آدمها حوادث مکانها و... پیدا کنیم. اما کشش عجیب و بی دلیلی نسبت به آنها در خودمان حس میکنیم. یکهو عاشق چیزی و کسی و جایی میشویم یا میخواهیم درباره اش فکر کنیم یا حرف بزنیم بی علت نیست ،حتماً یک ربطی ما با آنها داریم. اگرچه هیچ وقت دلیل ربطمان به آنها را نفهمیم. حتماً به همین خاطر است که اگر کسی را آن طرف دنیا ببینیم که شاد است و از خوشی مثلاً هنگام تحویل سال می رقصد یا یک کاری میکند که خوشی...
میدانی کی فهمیدم بی تو حتی نفس کشیدنم هم فراموشم میشود؟!همان لحظه که چشم از تو برداشتم، هوا تمام شد...همه جا شب شد...ماه خاموش شد...ستاره های دلم کور شد...داشتم از پا در می آمدم برای دمی هوای تو...برای ثانیه ای نور نگاه تو...برای فقط یک لحظه دیگر... آشوب صدای تو...اما...دیگر دیر شده بود.........