سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
تو با روح مناز روز ازل یارترینی......
دریایی و من ...تشنۀ مهر تو چو ماهی!...
چه خوش لحظه هایی که دزدانه از همنگاهی ربودیم و رازی نهفتیمچه خوش لحظه هایی که می خواهمت رابه شرم و خموشینگفتیم و گفتیم......
آه، وقتی که تو، لبخند نگاهت را می تابانی؛موج موسیقیِ عشقاز دلم می گذرد......
همسر مهربانم...کنار تو هر لحظه گَویم به خویش؛که خوشبختی بی کران با من استتولدت مبارک عزیزترینم...
کنار تو هر لحظه گویم به خویشکه خوشبختی بی کران با من است...
.تبسم های شیرین تو را با بوسه خواهم چید......
.ای همیشه خوب!ای همیشه آشنا!هر طرف که میکنم نگاهتا همه کرانه های دورعطر و خنده و ترانه میکند شنادر میان بازوان تو......
به سینه تا نَفَسی هستبی قرار توام...️...
معنای عشق نیزدر سرنوشت منبا تو همیشه با تو برای تو زیستن......
باغ شعرم ، نفس گرم تو را می خواهد️ ......
بیمار خنده هاے توام ،بیشتر بخند ......
گاهی میان مردم در ازدحام شهرغیر از تو هرچه هست، فراموش میکنم ...!...
من به پای خود به دامت آمدمبی تو من کجا روم؟کجا روم؟...
جستجو کن عشق را در گرمیِ آغوشِ من ️...
هوا، هوای بهار استو باده، بادهی ناب؛به خنده، خنده بنوشیمجرعه جرعه شراب!...