یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
هر دعایی که نکردم به اثر نزدیک است ......
نبود این تنگنا جای خوشیدر غم فرو رفتم... ...
زلف بر روی تو گویی که بر آتش دود است......
خوش آن رهرو که در قید مهار مهر دل بستش ... ...
برای جان سپردن ، کوی جانان آرزو دارم .....
وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم......
دست من گیر که بیچارگی از حد بگذشت......
گاهی بیا و بغضِ مرا بی دوام کن...!...
نَقشی که آن نمی رود از دِل نشان توست...
وآن که ما را غَمش از جای بِبُرده ست،کجاست؟...
از پیشِ تو راهِ رفتنم نیست......
ای دل ، به سردمهری دوران صبور باش......
موی سپید را فلکم رایگان نداد......
من از کمند تو تا زنده ام نخواهم جَست...
هر که مقصودش تو باشی تا نفس دارد بکوشد.....
گلزار کند عشقت ، آن شوره ی خاکی را... ...
گِرد آن خانه بگردم که در او خلوتِ توست......
چیست که هر دمی چنین می کشدم به سویِ او......
تیغیم و نمی بُریم، ابریم و نمی باریم...
من دلم پیش همانیست که نیست...
با دل پرخون دهن از شکوه بستن مشکل است.......
آدم ها جهنمِ دست سازِ خویش اند .....
من و یک لحظه جدایی ز تو، آنگاه حیات..؟!...
نباید دل به هر کس بست، اما دوستت دارم..!...
هوشَم نماند با کَس ، اندیشه ام تویی بس......
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم...
ابری ام ، چندانکه باران هم سبک بارم نکرد...
دعاست مایهٔ جمعی که دستشان خالی ست .....
چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو......
اشک داند معنیِ دردِ زِ چشم افتادگی را......
گفتم بسته ست دلم ، گفت منم قفل گشا.....
خوشا به بخت بلندم که در کنار منی ...
چشمِ جادوی تو در خواب است و ما را خواب نیست...
خواب در بستر چشمانِ تو دیدن دارد......
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود ...
تاوان عشق را دل ما هر چه بود داد ..!...
در غیابِ تو کسی شاد ندیده ست مرا......
ترک ما کردیولی با هر که هستی یار باش......
از بی کفنی نمی توانم مردن......
عَوضِ تو من نَیابَم؛ که به هیچ کَس نَمانی️...
جانا کجا دارى خبر از اشکِ بى آرامِ ما...
ای که منزل در دلم داری و من در جستنت .....
ندیدم روزِ خوش تا رفت دامانِ دل از دستم......
کجا روم ؟ که دلم پای بندِ مهرِ کسیست.....
چقدر تشنه ی برگشتنم به آغوشت!..._...
جانِ باقی به من از بوسه کرامت فرمای .....
گر توانی که بِجویی دلم امروز بجوی ......
بی من تو در کُجای جهانی که نیستی......
عُمر هجریم که در وصلِ تو کم آمده ایم . .....
خواب دست از من به آب دیده ی من شسته است...