شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
گاهی اوقات تو نمیتونی جلوی بعضی چیزا رو بگیری مثل عاشق شدن یه نفر، مثل حرف زدن یه نفر، مثل رفتن یه نفر و... و گاهی چقدر میتونه دردناک باشه.....
امشب وقتی که دوباره به ستاره ها نگاه میکنم، وقتی دوباره با ماه حرف میزنم، وقتی که دوباره به صدای آسمون گوش میدم یاد تو می افتم و این یعنی هنوز به شدت عاشقتم.....
خستم!خیلی خسته... خسته از جنگیدن برای عشقش،خسته از صبر کردن برای یه دوست دارم ساده، خسته از یه خنده ی طولانی....خیلی وقته که کم اوردم خیلی وقته که هر بار رفتم سمتش پسم زد، هر بار یه قدم برداشتم یه قدم رفت عقب، هر وقت اشتباهی میکرد من میشدم مقصر همه ی اشتباهات دنیا، هر وقت مقصر بود میگفت به زور نگهت نداشتم میدونست نمیتونم برم،نمیتونم ولش کنم، می دونست از نبودش میمیرم از اول بهش گفتم زود وابسته میشم گفتم اگه بری میمیرم، من همه ی اینا رو گفتم ...