پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
ازم متنفر نباش من بهت خیانت نکردموقتی خواستم بیام تو بغلت تو جا خالی دادیو اونوقت یکی دیگه بغلم کرد...
هی راه آمدم با توهی هار شدی با من...
چشمانت آرامش را به حساب زندگی ام واریز می کند...
دو راهی فقط دو راهی بین لب و گردنت...
درد دارد که خودت علت لبخند شوی... و دلت در همه حالات پر از غم باشد....
میلیون ها و میلیارد ها آدم توی این دنیا هستند و همه شان می توانند بی تو زندگی کنند / آخر چرا من بدبخت نمی توانم؟...
آتشنشان ها، درنگ! تو را به چکمه هایتان، تو را به برق کلاهتان، قلب مشتعلم را، با ملایمت خاموش کنیدروز آتشنشان مبارک...
علم و ثروت را چه خواهم جانِ من من تو را میخواهم ای دیوانه جان...
ساعت ها را بخوابانیمبیهوده زیستن نیازی به شمارش نیست...