پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
نام شعر: کجایی؟این مَنِ بی تومن نیستپس کیست؟خودم هم نمیدانم که آن چیست؟که درون مرا میخوردو تفاله اش را به بیرون پرت می کنداین مَنِ بی تومن نیستهیچ نیستجز سرگردانی مطلقمی چرخد دنیای بی تو دور سرماما تو را نمی یابد راستی کجایی تو؟مجیدمحمدی(تنها)...
به فرض اینکه خورشید غروب کندبه فرض اینکه ماه طلوع کنداین دل من از دل تو دل نمیکندپس بخوان سرود عاشقانه راو بده به دست نسیم تا به گوشممژده دهد سرود عشق هامان رامجید محمدی(تنها)نام شعر:سرود عاشقانهتخلص شاعر:تنها...
آمدی در این حوالی، باز هم پیچیده بویتعطر خوبت می کشاند، قلب را هر لحظه سویت...
نام غزل: درد بی درمانآن که رفته، رفته هرگز او نمی آید سرااو که رفته با کسی همدم شده، شد غصه مابی وفایی در زمانه بد خدایی می کندباوفاها هم شدن در این زمانه بی وفادرد من از آشنا شد همدم من وای منزخم کاری را فقط همدم زند هی در خفادرد بی درمان که درمانی ندارد غیر عشقتو ندانستی ولی عیبی ندارد، مرحباتو که رفتی در کنار دیگران باشد ولیدرد هم باشی دلم، بازم که می خواهد تو رامجید محمدی(تنها)کانال تلگرامی:👇🏻https://t.me/...