پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
مشکل گشامشکل گشای عالمی بر هر حوائج بابای نام تو آرامش هر سینه بی تابهر آنچه در خوبان عالم هست هم در توستفرزند زهرا ای تمام معنی آدابهر کس ابالفضلی ست زیر پرچمت مست استشد عالمی حیران تو از بس تویی جذابای حضرت سقای ما لب تشنگان عباسیک قطره از مشکت کویری را کند سیرابصاحب لوایی و علمدار امام هستیپرچم به دوش کربلای حضرت ارباب...
سلام از من به دشت کربلای عشقمنم عباس! مرد باوفای عشق!سلام از من به مشک و نهر پر از خوندوباره عشق لیلا شد و من مجنونسلام از من به لب هایی که خشکیدندبه طفلانی که مثل بید لرزیدند!سلام از من به آن گهواره ی خالیو دلگیرم از آن مردان پوشالی!از آن هایی که بر ما راه را بستنداز آن ها که به ظاهر اهل حق هستند!حقیقت را چه بی شرمانه می کشتندو صاحبخانه را در خانه می کشتند!سلام از من به پرچم های غمگینیکه سرخ از درد شد با جهل...
عباس را نه به دستانِ بُریده اش میشناسم،نه به مهربانی هایش با سکینه،و نه به حمایتش از علی اکبر...!.عباس برادر بود!برادری از جنس سَرو !با شاخه های شجاعت،و جوانه های امید....برادری که شاید پسر بود، برای حسین!پدر بود، برای زینب!هم بازی، برای رقیه!.برادری که داغش می خُشکاند قلمِ عشق را......
هر گُلی زیباست اما یاس چیز دیگریستدر میان سنگ ها الماس چیز دیگریستما میان عمر خود خیلی برادر دیده ایمدر وفاداری ولی عباس چیز دیگریست.دو دست بریده اش کافیست . . .برای گرفتن دست تمام عالمیان . . . پیشاپیش فرا رسیدن نهمین روز محرّم الحرام، تاسوعای حسینی، روز یقین و وفاداری، بر شیعیان جهان تسلیت باد...
مثل عباس کسی هست دلاور باشد، با همه تشنگی اش یاد برادر باشد...
بی دست کربلا دست مرا بگیر......
پرسید ز من دست نحیفم خود برکنم از نزد شما…تا دستی شوم از آن کسی که ؛بی دست چو دستان خدا بود!من دست بدادم و بگفتم خود پر بکش از ما و سلامم بر او برسانبوس دو دستش دستی که از ایشان به جدا بوداز هر طرفش نیزه رسیده است؛ دست در تن عباس چکیده استمن تشنه ی دیدار تو هستم؛ عباس بیا از تو بعید استخود قابلتان هیچ ندارد؛ دستان نحیف و لاغر اماخود هیچ جز این دست نباشد؛ ای کاش که آن نزد شما بوددریا بشد از خون تو احمج؛ میت بشد از بحر تو دریا...
به امتداد هر دستتقامتی افتادهآب شرمنده شداز مشک چال گونه هایتعباس...
سلام بر حسین و علمدار با بصیرتشسلام بر یاران شهید با غیرتشسلام بر محرم و محرمیتش با دل های پرحسرتشسلام بر آب های همیشه تشنه و در حسرت لبهای نجیب عباس سلام بر سقای تشنه لب و باوفای حضرت خورشیدسلام بر سینه های سوخته از عشق حضرت یارسلام بر جان های شیفته و شیداسلام بر تشنه لبان همسایه ی دریاسلام بر قمر قبیله و ماه عشیرهسلام بر فریاد علی از حنجره ی مبارک زینب کبریسلام بر روزهای پراتش انتظارسلام بر روزی که مهدی این سلاله می آیدآ...
چه کسی دیده لب آب بسوزد جگری؟روی دست پدری جان بسپارد پسری؟چه کسی دیده که لب تشنه ای از سوز عطشآب در دست و ننوشد به هوای دگری؟السلام علیک یا باب الحوائج یا قمر العشیره...
الحق که به تو نام قمر می آیدای ماه ترین عموی دنیا عباس! السلام علیک یا قمر العشیره...
ای عشق زلال، روح دریا عباس!زیبایی محض، ای دلارا عباس!الحق که به تو نام قمر می آیدای ماه ترین عموی دنیا عباس!...