شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
خیلی از چیز ها به مرور زمان شکلش عوض می شود اما تنهایی آدم همیشه همان قیافه ی همیشکی اش را دارد . / محمد رضا کاتب / رمان لمس /...
دنیا لب تا لب پر شده است از چیز ها یی که وجود ندارند اما باز روی زندگی ما تاثیر خودشان را می گذارند . هیچ جوری نمی شود فهمید ریشه در چه احتمالی داشتند که این طور از چیز های واقعی هم واقعی تر شدند . / محمد رضا کاتب / رمان لمس /...
نود و نه در صد قتل ها بی صدا هستند چون آدم ها به وسیله زندگی و انتخاب های اشتباه شان خود شان را به قتل می رسانند . / محمد رضا کاتب / رمان لمس...
تو زندگی همیشه ، همه چیز، همین طوری علیه آدم است . برای همین شادی های ما ن زود جوانمرگ می شوند و غم های مان حتی بعد از خود مان هم زنده می مانند. رمان لمس / محمد رضا کاتب...
غصه ها و آرزوهای آدم هفت تا جان دارند. وقتی می کشی شان میروند لباس عوض می کنند وبا یک سر و وضع تازه بر می گردند دوباره تو زندگیت . این که چطور می شود حریف هر چیزی شد اسمش می شود زندگی . رمان لمس / محمد رضا کاتب...
راز گم شدن خیلی از چیز ها یی که داشتیم و حالا دیگر نداریم این است که نتوانستیم دلیلی همیشگی برای وجود شان پیدا کنیم . / محمد رضا کاتب / رمان لمس...
تجارت به من یاد داده درختی که میوه نمی دهد میان اجاق جایش است . این طوری به خودم می فهمانم اگر نجنبم حقم است بسوزم . و این باعث می شود بترسم و نتوانم وقتم را تلف کنم. / محمد رضا کاتب / رمان لمس...
بعضی از آدم ها با انتخاب های بدشان زندگی و حتی مرگ شان را پیش خور می کنند و بعد می مانند تا ته خط باید چکار کنند . محمد رضا کاتب / رمان لمس...
زن بودن خودش یک جور خفت وبیگاری است . یک جور فحش ونفرین است حتی برای سگ ها . /محمد رضا کاتب / رمان لمس...
گاهی آدم با یک نگاه سرد یا جمله و خنده ی بی جا کسی را جا به جا می کشد و خودش هم این را هیچ وقت نمی فهمد . وقتی زیبایی ، خلاقیت و کار کسی را نمی بینی او را می کشی چون طرف جلو چشم خودش و بقیه یکهو محو می شود . / محمد رضا کاتب / رمان لمس/...
اخلاق زندگی مثل اخلاق مردهاست. بگذار هردوی شان فکر کنند رئیس آن ها هستند واین طوری آن ها را مطیع خودت کن. هر آدم و فکری را یک جور می شود مطیع کرد. محمد رضا کاتب/ رمان لمس.....
می دانی چرا چیز های بزرگ از چیزهای کوچک بزرگتر هستند چون ما این طوری به خودمان تلقین کردیم و باورشان . حتی مرگ یک فکر و باور است یا یک جور بازی ذهنی. / محمد رضا کاتب / رمان لمس...
بدی زندگی این است که مثل فیلم ها نیست که آدم یکهو تا گردن خوشبخت بشود . خوشبختی آن قدر آرام می آید و می رود که آمدن و رفتنش را اصلا نمی فهمیم. / محمد رضا کاتب / رمان لمس...
اخلاق زندگی مثل اخلاق مردهاست.بگذار هردوی شان فکر کنند رئیس آن ها هستند واین طوری آن ها را مطیع خودت کن. هر آدم و فکری را یک جور می شود مطیع کرد. / محمد رضا کاتب/ رمان لمس/...
یکی از حُسن های بازداشتگاه این است که می توانی به گذشته ات نگاه کنی و بفهمی چرا می خواهی این بلاها را سرخودت بیاوری و چرا فکر کردن بزرگ ترین عذاب ، لذت و گناه زندگی است . / رمان لمس / محمد رضا کاتب...
تهِ خط هر آدمی آن جاست که نه می تواند تسلیم شود و نه می تواند بجنگد / رمان لمس / محمدرضا کاتب...
آدم بی عشق ناقص است و نمی تواند چیزی کامل را خلق کند. نهایت چیزی که خلق می کند شبیه خودش ناقص است._ محمدرضا کاتب_بی ترسی...
حیف...آدم وقتی چیزی را درک می کند که کار از کار گذشته...وقتی آخرِ یک جاده هستی،دیگر چه اهمیتی داردمیان جاده چه نشانه ای برای تو بودهکه راهت کوتاه تر و بهتر بشود...
محمدرضاکاتب میگه:گاهی آدم به خاطرعبورازمرحله ای چنان دردمی کشدوتغییرمی کندکه دیگرخودش هم نمی تواندخودش رابشناسد....