پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
هوای شهر دلگیره؛ دلم بی تابه از یادت…کجای این جهانی تو؟دلِ دیوونه میخوادت......
مدام هوای تو را میکنم و با آن زندهام..نفسی که با یادت نگهم داشتههر روز و هر ساعت..!️️️...
بودنت دور اما یادت جان من است...
تمام ترسم از این است که یک شب بخواهی به خوابم بیایی و من همچنان به یادت نشسته باشم ....!...
مرا از عشق باکى نیست به قلبم گرد و خاکى نیستتو مى ترسى که در قلبت دریغا حس پاکى نیستنه هر کس مست و دیوانه، نگه کن حرمت خانهکه دل جاى یه دلدار است مکان اشتراکى نیستچه شب ها بر سر داغت به آب چشم جوشیدممیان سفره فکرم به جز یادت خوراکى نیست...
هزار بار آمدم خطت بزنم از قلبمخود خودت رایادت رااسمت رااما …فقط قلبم پر شد از خط خطی های عاشقانه !...
تو یادت نیستولی من خوب به یاد دارمبرای داشتنتدلی را به دریا زدمکه از آب می ترسید...
آهای رفیق!روی نبودنت هم میتوان حساب کردیادت می ارزد به تمام کسانی که بودن هایشان بوی بیزاری می دهد....