یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
جان به جانم هم کنند آرام جان من توئی...
تو جون بخواه ؛ من فدات میشم...
زمستان است دیگردل زمین به برف گرم است من به تو...
مثل ادم برفی که درگیر عاشقی باخورشید شده...
نباشیمیمیرم...
دراقیانوس قلبم ط تنها شناگری...
تو که باشی چه غم از سوز زمستان دارم...
چه حس خوبیه ...حسِ داشتنِ " تٌ "...
تو " آن یک نفر " هستی که میخواهمش...
کنارت هر کجا باشمکمی عالی تر از خوبم...
تازمونی که دل و عشق ودلداده باشه / سریال تلخ مرگ عاشق ادامه داره...
تو همون آرامش محضیحوالی زندگی من ......
قلب تو هرکجا باشد گنج تو هم همان جا است...
خوشتر از دوران عشق ایام نیست...
انرژی مثبت فقط ضربان قلبت...
عشق {ت} ریشه کرد ب تمام وجود من...
گر نیوفتد این هوای مست سودا از سرممی برد جان مرا در فرط مستی از بَرم...
عاشق چیه من برات می میرم ......
تا تو هستی به عشق دلگرمم ......
قربونت شوم من که آرام منی... .💖...
دلم تنگه برای لجبازیات و خندیدنات فدات بشم...
تو کنارم باشی دنیام قشنگ تر میگذره ......
دوستت دارمتو تمو دنیای منی......
❲تُ❳ سرنوشت شیرینِ منی ...
از عمق جان دوستت دارم...
بمون برای دلم تا به همیشه ......
آغوش توفصل ندارد ، همیشه گرم است ......
بِه جان میجویَمت جانا کُجایی؟!...
بوسیدن تو تنها تکراریست ،که تکراری نمی شود...
هر نفسم فدای تو...
نصف قلبم مال تو ، نصف دیگش فدای تو...
تنهایی رو دوست دارماما تنها باتو...
من به تو احتیاج دارم ، تو رو میخوامدوستت دارم....
من مُعتادم بِه صِدات!...
پایبندم تا پای جان به تمامت...
جان من است او...
محتاجممحتاج یک فنجان چایکه پهلویش تو باشی...
می خواهم تو را این است خلاصه ی تمام حرف هایم...
عشق به توصبریادبه من درست زندگی کردن وخیلی چیزهای دیگری که من درزندگی میخواستم داده است عشق تویک سعادت بوده برای من...
جز تو کی میتونه عزیز من باشه...
توبخشی ازوجودمن من بخشی ازدنیاتوام...
من عاشق صدای توهست دوست دارم دستت رانگه دارم وباتوبخندم به چشمانت نگاه کنم وهرروزبه توفکرکنم...
دیدنت درمقابل چشمانم سریعترین راه برای گذاشتن یه لبخندروی صورتمه...
وقتی قلبت کوه آتشفشان چگونه انتظارداری دردستانت گل بروید...
تو خونِ تویِ رگِ منے...️...
همین که تا آخرش مال من باشی ، کافیه ......
خوشم من با غم عشقتطبیب آمد جوابش کن...
اسمان به زیبایی ماهش مینازدو من به تو...
آب کن قند دلم را، با یک بوسه ی شیرین...
تو سیاه چاله ی گونت دل من حبس شد...