شنبه , ۱ دی ۱۴۰۳
چه سوزناک استسرمابابانوئلکمی امید بیاور...
خیال نکناگر برای کسی تمام شدیامیدی هست؟!خورشید از آنجا که غروب می کندطلوع نمی کند...!...
هنوز با همه دردم ، امید درمان استکه آخری بُوَد آخر ، شبانِ یلدا را ......
رسیدن را دوست دارمبه امید آنکه تو مقصدم باشی...
میخندی و با خندهی تو غرق امیدمپس فکر گزافیست که همدرد نباشی........
ای لباس سپید فرشتگان برتن / قلب بر کف به عشق بیمارانروز تو روز یاس سپید / روز عشق و ایثار، روز امید و نوید . . .روز پرستار مبارک باد...
پایان زیبای فصلی دیگر از زندگی امید به ارامش ، امید به روشنائی دلهای تاریک ، امید به صلح ، امید به شادمانی ، امید به صداقت راستین ، امید به انسان دوستی...
آه،چقدر امید،دریا دریا امیدولی نه برای ما...
پاییز را خیلی دوست داشتم حیف که رفتاما امید به پاییز های بعد در من خواهد ماند !یلدایتان مبارک و همه شب های قشنگ تان یلدایی...
یه روز پشت سرتو نگاه میکنیو متوجه میشی خیلی زیاد نگرانچیزایی بودی که اصلا اهمیتی نداشتن......
قدرت تودر کنترل و انتخاب نگاه توبه دنیاستاین نیرو را هرگز دست کم نگیربه جاى پنجره ترسپنجره امید را انتخاب کن....
دست خودت نیستزن که باشیگاهی رهایش می کنیو پشت سرش آب می ریزیو قناعت می کنی به رویای حضورشبه این امید که او خوشبخت باشد.....
امید رهایی نیستوقتی همه دیواریم......
چه رفتن ها که می ارزد به بودن های پوشالیچه آغوشی ، چه امّیدی به این احساس تو خالی...
آرزوهای دور و دراز توست که به تکه تکه این دنیای بزرگ، امید و جنبش می بخشد؛ پس تنفس کن هوای زندگی و شور و سازندگی را.نوجوان روزت مبارک...