جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
من انِ تواممرا به من باز مده...
تو یه نفری ولی همه کس منی...
من...از قیدت...نمی خواهم....رهایی......
عشق را هیچ پایانی نیست !یار وقتی که تویی...
پاییز را در کنار تو دوست دارم...
دگر به دست نیاید چو من وفاداری...
بهت قول میدمکه فردا بیشتر از امروز عاشقت باشم...
تو آن بلای قشنگی که آمدی بسرم...
میشه زنده بود و زندگی نکردفقط کافیه تو نباشی...
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام...
دلبر جان که تو باشی... مگر میشود آرزویی در من بماند!؟...
* من حسودم * اصلا میدونی ... دق می کنم... کسی سمتت بیاد...
تو قرار منیمن بی قرار تو...