شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
اگر خواب نبود چقدر آدم ها دق می کردند؛همان هایی که به شوق آرزویی یا دیدار کسیچشم هایشان را می بندند......
اگر مرگ نبوداز این دلمردگی طولانیدق می کرد زندگی..! جلال پراذرانسفیر اهدای عضو...
سَرسَری رد شو ،و ..زندگی کن !دقّت ،دق اَت می دهد !...
خواب اگر نبود ،چقدر آدم ها دق می کردند !همان هایی ک به عشق دیدار کسی ،چشم هایشان را می بندند ......
پُر غرور مى رفتطورى که انگارهمه صف کشیده بودند براى داشتنتشآخرین بارى که دیدمشاو از تنهایى دق کرده بود ومن از نداشتنش...
چال روی گونه ات آخر مرا دق می دهد خواهشا دولت تمام چاله ها را پر کند...
باید آرام رفت آنقدر آرام که حتی...روزی دلش برای صدای قدمهایت تنگ شود!آنقدر آرام که از این آرامشت دق کند...این سزای کسی است که قدرت را نمی داند.......
باید آرام رفت آنقدر آرام که حتی...روزی دلش برای صدای قدمهایت تنگ شود!آنقدر آرام که از این آرامشت دق کند...این سزای کسی است که قدرت را نمی داند......
دق میده نبودش...
* من حسودم * اصلا میدونی ... دق می کنم... کسی سمتت بیاد...
شیطنت های تو ...آخر سر مرا دِق می دهد...مردم آزاری !ولی من دوستت دارم بمان..!...
دق که ندانی که چیست گرفتم...دق که ندانی تو خانم زیبا...
بودنت زندگی بود !!این روزهاچقدر...دلم می خواهددق کنم!!!.....