شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
آهای رفیق!روی نبودنت هم میتوان حساب کردیادت می ارزد به تمام کسانی که بودن هایشان بوی بیزاری می دهد....
هِی رفیق…!!!آنکه در آغوش توست…!!!آرزوی من بود…!...
همه می تونن تو خوشی ها کنارت باشند اما اونی که تو سختی ها کنارت می مونه رفیق واقعیته...
دروغ چرا تنگه دلممنو بارون غم شدیم رفیق هم...
سهراب میگویدزندگی جیره مختصری است ...مثل یک فنجان چای ...وکنارش عشق است ...مثل یک حبه قند ...زندگی را با عشق، نوش جان باید کردگاهی اما زندگی جیره ای از درد استمثل یک قهوه ی تلخ بی نسیب از قند استگاهی این زندگی داغ دارت میکندداغ یک دوست,رفیق, بد کامت میکندگاهی این زندگی بی خیالت میکندگاهی هم این زندگی غصه دارت میکندزندگی جایی ندارد ک دلی ارام داشتگر تو یافتی ای رفیق جای ما هم شاد باش...
من با توام ای رفیق با تودیریست که با تو عهد بستمهمگام توام بکش به راهمهمپای توام بگیر دستم...
+چنتا رفیق داری؟ -خیلی.. تا دلت بخاد.. +تا حالا پشتت بودن؟! -آره، وقتی سلفی میگیرم...
رفیق زیاد دارم ولی این آقا یه چیز دیگه ستسفر زیاد رفتم ولی کربلا یه چیز دیگه ستیه سفر با خاطرات اش که همیشه جوره بساط اشحرم ات خونه ما و بین الحرمین ات حیاط اشیا حسین یا حسینوعده ما بین الحرمین...
اگر رفیق نداشته باشی و تنها باشی خیلی بهتر از اینه که رفیق داشته باشی و بازم تنها باشی !...
در روزهایِ طوفانی بیشتر به آشوبِ دلم نگاه کن ..گاهی دلگیر که می شوم ، گمان میکنم ؛تو مدام دست رویِ دست میگذاریو من صبر رویِ صبر ..گمان میکنم از قَلَمَت افتاده امو بی هدف در کوچه های زندگی پرسه میزنم ..اما وقتی در پایانِ یک روزِ طوفانی ، داوطلبانه قدری از صبرِ بی پایانت رابه من میبخشی ،این گمانِ اشتباه را از حوالیِ ذهنم دور میکنم ..این تویی که صبر رویِ صبر میگذاری ،فکر رویِ فکر ،تقدیر رویِ تقدیر ،عشق رویِ عشق ..هر چه هست ...