جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
نکُند دل نکَنی،دل بکَند بهرِ تو دل دل نَکُند؟بروددر بر یار دگری، صبح که بیدار شوی......
همه عاشق شدن را بلدنداما فقط تعداد کمی هستند که بلدندچگونه در عشق با یک نفر برای مدتی طولانی بمانند......
بعضیا عشقشون مثل بارونِ بهاری میمونه شدید هست ولی زمانش کوتاهه...!...
ما هیچوقت اون احساسی که یک نفر برامون میذاره رو نمیبینیمچون درگیر یک عزیزم ساده ی کسی هستیم که عزیزم گفتن تکیه کلامشه ......
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدنمنم که دیده نیالوده ام به بد دیدنوفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیمکه در طریقت ما کافریست رنجیدن......
گاهی لب های خندان بیشتر از چشم های گریان”درد”می کشند... “پایِ “معرفت که میاد وسط “دستِ “خیلیا کوتاه میشه...یادت باشه همیشه خودتو بنداز تا بگیرنتاگه خودتو بگیری میندازنت ...مرد ترین آدمهایی که تو زندگیم دیدم اونایی بودن که بعد اشتباهشون گفتند :معذرت میخوام ..مزرعه را موریانه خورد،ولی ما برای گنجشک ها مترسک ساختیم آنهایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدارنه آنهایی که برایت نقش بازی کرده اند ..“زمان” ...
هر بار که میخواهم به سَمتَت بیایم،یادم میافتد که،دلتنگیهرگز بهانهِ خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست...!...
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسیهوس عشق و جوانیست به پیرانه سرمپدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروختپدر عشق بسوزد که در آمد پدرم…...
تو مثل تمام رفتن ها هستی که برمیگردیو من مثل تمام برگشتنها ؛ اینجا منتظرت میمانم ..!...
آدمهاوقتی می آیندموسیقی شان را هم با خودشان می آورندولی وقتی می روندبا خود نمی برند !آدمهامی آیندو می روند،ولیدر دلتنگی هایمانشعرهایمان رویاهای خیس شبانهمان می مانند !جا نگذارید ! هر چه را که روزی می آورید رابا خودتان ببرید !وقتی که می رویددیگربه خواب و خاطرهی آدم برنگردید...........
وفاداری چیز بدیه.وقتی وفادار میمونی همیشه تنهائی......
آدما رو الکی امیدوار نکنین، خیلیا یه امید کوچیک لازم دارن تا به زندگی برگردن وقتی بهشون امید الکی میدین اونها به خاطر شما زنده میشن و برمیگردن و بعدش که ولشون میکنین و میرین اونها عملاً نابود میشن!...
هیچوقت رفتنِ یه نفر برای من ناراحت کننده نیست چون از همون موقع اومدنش انتظار رفتنش رو دارم...
اعتماد مثل یک برچسبه! وقتی که از جاش کنده شد ، ممکنه دوباره بچسبه اما هرگز به محکمی اولین بار که از آن استفاده کردی نخواهد بود...
در حَسرت تو میرَم و دانم تو بى وَفاروزى وَفا کُنى که نیاید به کارِ مَن.......
- اون ارزشش رو نداره، + خیلی بهش وفاداری،- من به ارزش خودم فکر می کنم....