متن دوری
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دوری
گر ڪـہ بیرون بروב جان ز تنم از غم בورے تو،
بایـב چـہ ڪنܩـ...؟
نوشته بودی:
تا که سرمای اینجا اذیتت نکند
موسوم شکفتن شکوفهها برگرد پیشم.
و نوشته بودی:
حتا اگر درختان جوانه نزنند،
باز هم من میل دیدارت را دارم.
شاعر: #سارا_عثمان
ترجمه: #زانا_کوردستانی
فکرِ تو اَم
تو،
فکرِ همه؛
همهمه
فاصله انداخت
بینِ من و تو.
#آگرین_یوسفی
ز تو از هرکسی پرسیدم جوابم کرد
من این بیگانگی را پاس میدارم
روزی میرسه که من تو خواب غلت بزنم یهو ببینم عه رفتم توو بغلت.
شاید دوریمان را تقدیر دانستند،
اما هیچکس نمیداند فردا صبح بهاری
در کنار سبزهزارها
چه کسی منتظرت خواهد بود.
ڪـہ نباشـے...
زنـבگـے بـے تو ڪܩـے سخت گذر خواهـב ڪرב.
بیا بمان نرو.
ڪه مرا میل زندگـے نیست بـے تو.
چشمانت دنیای من است
و من مبتلا به دنیاییم که انگشتانم محرومند
از لمست، بوسیدنت و بوییدنت.
خوشحالم از داشتنت
من کمی بیشتر می خواهمت
بیشتر از نجواهای شبانه
بیشتر از احوالپرسی های ساده
تو بگو چه کرده ای با دلم...
چگونه انصاف است،
بدون تو زیستن.
تو از رازی که بر لب می رساند جان چه میدانی
تو ازاین های وُ هوی خفته درحرمان چه میدانی
پر از فریادم اما... با سکوتی تلخ درگیرم
تو از دوری وُدردوُحسرت وُهجران چه میدانی
مرادرساحلی آرام میبینی وُمحوَم میشوی اما
تو از دلتنگیِ این موجِ سرگردان چه میدانی
فرو...
سهم من این روزها؛ باتو بودنِ های بی توبودن است. 💕
باید دچار آینه شوم
که اضلاع، این پنجره
چروکهای پیشانی ام را
به حاشیه نکشاند
باید دچار ت شوم
وبه کبوترانه هایم که از
سکسکه ی باد می ترسند
نهیب بزنم
باید دچار ت شوم
مثل بوی خوش شاخه ی نارنج
یا عطر زنی در پاییز
که حواس
دیوار را...
بیا که نبودنت سیراب شده
بیاکه نبودنت عادت شده
بیا که نبودنت قامت خمیده شده
بیا که نبودنت بهانه شده
بیا که نبودنت راضی شده
بیا که نبودنت رهاشده
بیا تا که نبودنت همه چیز نشده
هروقت میخواهی برو دیگر دچارت نیستم
رنجیده ازعشقم ولی من بی قرارت نیستم.
از درد میپیچم بخود چون پیله ی ابریشمی
پروانه ای در پیله ام بال فرارت نیستم.
. دربازی شطرنج دل مات نگاه تو شدم..
من باختم در زندگی مرد قمارت نیستم...
باغ دلم آتش گرفت از حسرت...
چه کنم دل من از تو رهِ پرواز ندارد
نه نسیمی ز تو آمد،نه پیامی ،نه نگاهی
رفـتـے و با رفـتنت،
این هجـر بے پایان ما شـבت گرفـت.
افسو๛ ڪـہ
בر حسرت בیـבار تو בیوانه شـבیم.
طاقت בوریِ صیاב نـבارב בل من،
کاش میشـב کـہ בلم صیـב نگاهش بشوב.
چه سخته که: نباشی پیشِ قلبم
نگیری، از من احساساتِ مبهم
تو میدونی نفس هستی برایم
نکن حالِ هوای حسّمو دم
دیدار تو چه سخت است
حتا وقتی که با منی.
گم کردنت چه دشوار،
حتا وقتی
که از منی دوری...
دلتنگ توام خط بزن این فاصله هارا
دنبال تو گشتم همه ی قافله هارا
زخمی که به دل دارم از این فاصله قدری ست
کز یاد ببردم همه ی آبله هارا
ازچلچله ها بسکه سراغ تو گرفتم
مجنون تو کردم همه ی چلچله هارا
با سلسله ی موی تو شاعر...