متن ادبی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ادبی
مسیح در آشپزخانه است
دست هایش چنگ می زنند
در میان قابلمه ها
نان در دستانش خاکستر می شود
و آب
چون خون
از شیر فواره می زند
چاقوهای تیز
به صلیبش می خندند
و دیگ های بهشت
دود اندود
مثل دعاهای بی صدا
در دل شب می جوشد
بر...
مراد لاهوتیان
رنج و محنت ما بود
که حاصل شد
تو
در
برابر
چشمانم
نیستی؛
اما
تمامِ
آنچه
میبینم
تویی!
در من منی پنهان است، با خیال درگیر..
گفت:
چشمانت گواه است که قلبت در چنگ اندوهی فشرده می شود
حال بحران زده ام ، معجزه میخواهد و بس
مثلا سر زده یک روز ، بیایی، نروی ...
به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام
دل تو را میطلبد، دیده تو را میجوید!
«از خودم برایت بگویم؟ از خانه، از خیابان، شهر، صدای پایِ ما، از شب؟ از کجا برایت بگویم؟ جایی که تو نیستی، گفتن دارد؟!»
- عباس معروفی
در خیالم با خیالت،بی خیالِ عالمم تا که
هستی در خیالم،با خیالت؛خوش خیالِ عالمم:)
درد
عبور
میکند
و
رَدِ
آن
درد
معنایِ
ما
را
تغییر
می دهد..!
- اندازه یک مزرعه ی آفتابگردان . .
بعد از غروب خورشید غمگینم (= 🤎
سلام بر مادرم
تنها پناه جانِ غمینم
آریا ابراهیمی
تیره گی ها که گذشت
فصل گل دادن ماست
آریا ابراهیمی
می دانی فرق آثار من با بقیه در چیه؟ در این است که در آثار من فرق مرده ها، زنده ها ، اشیا ،رنگها ، تیرگی ، روشنایی و موسیقی و سکوت با هم معلوم نیست. معلوم نیست این کجا شروع می شود و آن تمام می شود. چون اصلاً...
عاشق شوید
عشق
مرگ را می تاراند...
آریا ابراهیمی
و
سیب
همچنان محبوب ترین میوه
میان آدمهاست...!!
آریا ابراهیمی
در مسیر خورشید تاختیم تا آن دم که سایه هایمان از ما پیشی گرفتندبه شب نشستیم هرگز اما به آن دل نسپردیم از این که طلوع ناگزیر اگر پیش از تنفس صبح، جان داده باشیم طلوع آفتاب بی معناست
ناخوانده ها زیاد است از نوشته های پر محتوای نویسندگان .
ما از رؤیای پرنده ای اسیر در قفس می گوییم...
آریا ابراهیمی
بهاری، گل به شوق تو می روید...!
آریا ابراهیمی
به گل
به سوی گل بیندازم نگاهی
که از شادی های تو می خندد
باغ و بوستان در آغوش عشق
رقص می کنند و برافروخته می شوند
به سوی گل پرتاب می کنم دلی
که از پاکی و زیبایی تو می تپد
رنگارنگی تو همه را فریب می دهد
جان...
نامه سوم
گرفتاری تو،
آبگیرم خود را از زیر پایین هایی که
نهان شده در روحم، باز می کند.
دوری تو
آن بی معنایی است که دلم را
به سوی یک وجود بی جهت می کشاند.
آیا زندگی بی تو همچنان ارزشی دارد؟
آیا همه چیز چنان خالی و بی...
ریاضیات یک دروغ پوشالی ست
یک تن ز پیشم رفته اما این جهان خالی ست
بابک حادثه