آیینه ترک برداشته…
رخ معشوق را ب دل..
چند تکه میکند …
المیراپناهی-درین کبود...
غم مخور، معشوق اگر امروز و فردا میکند
شیر دوراندیش با آهو مدارا میکند...
برای معشوقت همچون ژلوفن
آرام کننده جان باش
یاسمن معین فر...
معشوق دل آزار، به دل گشته همه جان
آزار نبیند، چنین عاشق بی تاب تر از جان
...
عشق فقط معشوق می داند چیست!
نه دیوانه که سرمست خیالی بیش نیست!...