شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
به تو که میرسم؛مکث میکنمانگار در زیبایی ات چیزی جا گذاشته ام مثلا در صدایت آرامشیا در چشم هایت زندگی... ️️️...
چشم هایت...نور می تاباند و صبح عشق را به پنجره می کوبد!طلوع در چشم های توست...خورشید هیچ کاره بود......
برایم بخند برایم که میخندی چشم هایت که هیچ, آسمان هم زیبا میشود...
شب است ، تو که باشی !چشم هایم را به چشم هایت می دوزمبوسه را از لب هایت می چینم وآغوشم را در آغوشت عاشقانه به معنا می کشم. ️️️...
مڪَر نمی ڪَویی ڪه ، هر آدمی یڪ بار عاشق می شود؟ پس چرا .... هر صبح ڪه چشم هایت را بازمی ڪنی دل می بازم باز ...؟!️️️...
دلبری چشم هایت دلم را هوایی می کندو صدایت که عاشقانه دوستش دارم...تولدت مبارک عشق من...
لبخند ڪه می زنیمات تصویرت می شومزل می زنم به چشم هایتزیر لب آهسته می گویم :چه ڪردے با من نازنین !؟تا دنیا دنیاست هیچ ڪس براے من تو نمی شود !!️️️...
چشم هایم را که می بندم خیالت با دلم می رقصددروغ است اگر بگویم دربند چشم هایت نیستم...
عاجرم از گفتن حرفهای چشم هایتهمین قدر بگویم که دوستم داری...
چشم هایت عجیب اندبه من که میرسند پراز زندگی میشوند..........
قبل ترها فقط چشم هایت را دوست داشتمحالا چین و چروک های کنارشان را هم دوست دارممادرم...
برای تو تمام جوابها بله است چه کسی میتواند به چشم هایت نه بگوید؟...
چشم هایت؛ چشمه های شرابلب هایت؛ باغِ خرماوآغوشت آفتابِ داغِ تابستان است....
اگر روزی چشمهایت را باز کردی ،و خودت را وسط یک کوره دیدی نترس !و سعی کن از آن پخته خارج شوی ،چرا که سوختن را همه بلدند ......
چشم هایت خلاصه ی دنیاست️️️...
چشم هایت رابه چشم هایم بیاویزمن با نگاه تو بر میخیزمبه خورشید سلام میدهم️️️...
در حقیقت میشود با چشم هایت حرف زدشکل آدمهای دنیای مجازی نیستی......
چشم هایتحرف به حرذفگلو گیر بود...