چهارشنبه , ۱۴ آذر ۱۴۰۳
درست همون جایی که میگم ،برای همیشه فراموشت کردم...همون جایی که حرفت میشه ومیگم بیخیال بابا!...آرهدقیقا همون جاهنوز دوستت دارم.....
دوسِت دارمهمیشه و تا ابدحتی اگه نبینمت و تو لحظه هایِ سختم، کم داشته باشمت... فکرت همیشه قلبمو آروم میکنه...دوسِت دارم دست نیافتنی ترینم...
دوستت دارمبهایش هر چه هستروی چشمانم...
یه جایی خونده بودم کهوقتی کسی زیادی عاشق یه نفر باشه ،بیشتر از اینکه بگه دوستت دارممیگه مواظب خودت باش ......
خوب حرف زدن بلد نیستم..آدم جالبی هم نیستم..امّا جوری دوستت دارم ،که وقتی نیستیگریه میکنم....
یک مردبرای به دست آوردن است که می گوید دوستت دارمزن ها اماوقتی می گویند دوستت دارمدیگر چیزیبرای از دست دادن ندارند......
بین خودمون بمونههمه چیت یه طرف چشمات یه طرفدوستت دارم عشق خودم...
دوستت دارم هایت را به کسی نگونگه دار برای خودممن جانم را برای شنیدنش کنار گذاشته ام...
تمامِ آن چیزی که دربارهی تو در سرم هست،دهها کتاب میشود،اما تمام چیزی که در دلم هست،فقط دو کلمه است،دوستت دارم...
چیزی در کلامم نیستجز دوستت دارم هایی که واژه نیستندمثل دم در پی بازدم حیاتم را رقم می زنند...
فقط تو...تو بهترین اتفاق زندگیمبودیهستیخواهی بوددوستت دارم...
تنها تو را دوست دارم...شاید تنها کسی نیستم که دوستت دارماما....کسی هستمکه تنها تو را دوست دارم......
من که نمی خواستم بگویم دوستت دارماما امان از این چشم هااین چشم های دهن لق......
این فاصله تقصیر من نبودآخردوستت دارم هایتبوی عبور می داد!...
به نام خداهمیشه دوستت دارمنقطه ته قلب...
و چه دوستت دارم ها که نشدبا تو بگویم...