سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
گل یاسم گل خوشبو ی باباتویی قندوعسل ، شب بوی بابادر اسفند مه شدی چون ماه پیدا چو مهتاب ٱمدی رو. سوی بابا 🌛🌙🌛🌙🌛🌙🌛🌙🌛...
ای خوش آن عمر که در شغل محبت گذرد حیف از آن عمر که درناله. وحسرت گذرد ای خوش آن دل که مشغول محبت گردد حیف از آن عمر که دائم به بطالت گذرد...
چرا زعشق کسی را دگر نمیشود خرسند چه شد که قدروفا را کسی نمیداند چرا زمانه عجین گشته با دغل بازی چه شد که معنی حجب و حیا کسی نمیداند چرا زضعیفان کسی نگیرد دست چه شد که بوی خدا را کسی نمیداند...
چرا دگرکسی را زعشق خورسند نیست چه شد که وفا را کسی نمی بیند چرا زضعیفان کسی نگیرددست چه شد که صدق و صفاراکسی نمی بیند چرا زمانه عجین گشته با دغل بازی چه شد که حجب و حیارا کسی نمی بیند چرا دگر زمحبت اثر نمی بینم مگر زبانم لال که خالق هستی مرا نمی بیند...
کاش زلزله در ذهن بشر می افتادکاش درذهن بشر شوروشرر می افتاد کاش میشد زمان هم به عقب برمیگشت فکر مال و طمع و حرص زسر می افتاد کاش میشد همگی ساده شویم مثل قدیم شیله و پیله وحیله ،ازسروجان بشر می افتاد کاش میشد بجای زرو اندوزی آن طوق زرین همان ،گردن خر می افتاد کاش زلزله در ذهن بشر می افتاد شوروشادی و شعف ، قلب بشر می افتاد...
ای هما ای مظهر عشق وصفا ای توای بانوی پرمهرووفا ای توای مادر ببین حال مرا ده نجات ما راازین ظلم وجفا یاد ایام جوانیت بخیر کس نمیگفت درجواب تونه خیر یاد ان روزی که دل تو میربودی ازهمه مینمودند دوستانت شادی و هم همهمه ای هما ای مادر ایران و هم ایرانیان ده نجات مارازدست دشمن واین بانیان...
زمانی عید نوروز عالمی داشت درختان گل و پرمیوه ای داشت زمانی عیدها باصفابود میان مردمان مهرووفابودزمانی چهارشنبه. سوری بیخطربود پریدن روی آتش مختصر بود زمانی مردمان یکرنگ بودندبه دوراز حیله و نیرنگ بودند زمانی شب نشینی ها بپابود محافل ،گرم اما بی ریا بود زمانی عاشقان نایاب بودند ولی یکدل و باهم باب بودندواینک زندگی گشته مجازی امیداست خوش شود پایان بازیعباس رئیسی...
روز نوروزاست و روز نوشدن با دل و دلدادگی همسو شدن روز نوروزاست و روز گم شدن در شادی است عید نوروزاست و جای خیلی اکنون خالی است روز نو ، بوی بهاران آمده بوی یاس و بوی باران أمده روز نو باید که عاشق تر شوی بایدازدیروزوامروزت به و بهتر شوی عیدنوروزاست و باید نوشوداکنون دلت عطر گلهای بهاری پرنماید منزلت روز نوروز است چگونه گردگیری میکنی؟دل ز بعض و کینه خالی میکنی روز نوروز ذهن خودرا ده جلا تانگردی هم به غصه ،هم به غمها مب...
سالی که نکوست از بهارش پیداست سال گاو هم از آن چشم سیاهش پیداست سال موش با کرونا دست و پنجه شد نرم سال گاو است کنون شیروشرابش پیداست جشن گیرید و شوید شاد وبسی هم خرم سال خوبییست از آن برق نگاهت پیداست عباس رئیسی...
شادی کنید،عیدآمده ، سال ١٤٠٠ است 🌷بارقص و آواز آمده ، سال ١٤٠٠ است 🌷دنیاشده ماتمکده ، اما یقین پیروزی ایرانیان ، درسال نو ١٠٠در ١٠٠ است 🌷🌹سال نو مبارک🌹...
روز پدر است روز میلاد علی 🌹روز مرد است بخوانیم. غزلی🌹روز عید است و سرور است بگوییم تبریک🌹روز مردانگی و عزت و غیرت تبریک 🌹عباس رئیسی...
ای هما ای بهترین محبوب دلها ای هماگرتوباشی سرفراز مغموم نباشد حال دلها ای هما باتو بگذشت بهترین دوران ، گاه تلخ و گاه شیرینتر زقند ٥ اسفند آمده تاجشن گیرند ،بچه هایت ای هما ای هما گشتی اسیر رنج وتحریمها ولیک میستیزی یک تنه با این رقیبان ای هما ای هما ای بهترین مادر بگوییم یکصدا٥ اسفند آمده روزت مبارک ای هما...
ماه اسفند آمدی تا گرم کنی کاشانه ام همچو نوری آمدی روشن کنی این خانه ام بوی گلهای بهاری بوی عیدو بوی باران یاس من بهترینها آرزو دارم برایت دخترم ای یاسمن دخترگلم تولدت مبارک 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹...
روزجمعه دل هوای یار و دلبر میکندمرغ دل درکوی دوست هرلحظه پر پر میکند عباس رییسی...
چه شیرین بود ایام بی کلاسیمن و همسایگان و هم کلاسیکلاس درس و مشق وعشق برپاولی معنا نداشت این باکلاسی کلاس مدرسه شوری دگرداشتخصوصا زنگ تفریح ، همکلاسیبیاد زنگ انشا زنگ املاو ریاضینبود معلم و آن بی کلاسی چه رفتن آمدنها بود آسان کجا رفت آن زمان بی کلاسیچقدر دور همی ها مختصربود نداشت معنا سوادوبا کلاسیکسی چشمی وهم چشمی ندانست همه یکرنگ و ماننددویاچند همکلاسی چه شد برما کلاس معنایی دگر یافت که مدرک یا که ثروت شد با کلاس...
شب است و دل هوای یار دارد هوای دیدن دلدار دارد شب است و دلبر من ناز دارد درون خود هزاران راز دارد شب است و دل بفکر عشق بازیست ولی دلبر مثال کودکی در حال بازیست...
کاش میشد اینهمه جنگ وجدل برپا نبودغیر عشق وعاشقی شعله ای برپا نبودکاش میشد ازمحبت توشه هارا پرکنیم تا بقولی خوبی وانسانیت نزد ما رؤیا نبود...
زندگی با عشق بین وه چه زیبا میشودهر بدی را نیک بین زشت زیبا میشودگر هوس باشد بجای عشق و شور زندگیمشتت آخر واشود دل خوارو رسوا میشود عباس رئیسی...
با همه نیک و بدم اما منم آبانی امگرچه سردم درنظر سرشار ازمهربانی امچون گذشتم من زمهرو آه آذر مانده استمهروآذر رابگویید من همان آبانی ام...
تقدیم به دختران دلبندم یاس و بارانببار باران بروی یاسم امشببگو ای یاس تو با بارانم امشببگو از عاشقی از زندگانیزدنیا و رموز جاودانی بگو با او که تا عاقل بمانددراین دنیا فقط عاشق بماندبگو از زهد و ایمان خدائیزآدمهای محبوب خدائیبگودنیابکام ما قشنگستببار باران که باریدن قشنگ استاگر یاس من وباران باهمبخندند نزدمن دنیا قشنگ است...
کاش ادکلن هم بوی مادر داشتیمصبح وشب همدم چومادر داشتیمکاش همیشه لای و لای عاشقیهمچو طفلی اززبان ومهر مادر داشتیمکاش در دنیا نبودی غصه و دردوفراقهم پدرهم مادروخواهر برادر داشتیمهرگلی یک بوی خوش دارد ولیکاش میشد یک گلی هم بوی مادر داشتیم کاش میشد ادکلن هم بوی مادر داشتیم...
اربعین است و دلم باز هوائی شده استشوروشین است ودلم کرببلایی شده استازره دور سلامی نمایید به حسین نی نوازید که نی نینوایی شده است عباس رئیسی...
یاد کوچه های خاکی یاد اون صفا و پاکییاد بوی گل پونهدوستیهای بی بهونهیاد خونه ی قدیمی دستای گرم و صمیمییاد اون نم نم بارون توحیاط تو باغ و ایوونیاد شام و شب نشینیچای قوری توی سینییاد اون گلهای عاشقبوی یاس و هم شقایقکاش میشد که بچگی کردساده بودو سادگی کردکاش بزرگامون بودن کنارمونکاش میگفتن ماهارو بچه هامونکاشکی کاشکیا همه سبز میشدنگلهای زندگیا سرخ و هم سبز میشدنعباس رئیسی...
تقدیم به همسرم بمناسبت سالروز تولدش٢٤ روز گذشت چون زماه شهریورشد عیان ماه ما بسان هم زروزیوردختری شوخ و هم خجل هم لوسنزد بابا همیشه او دس بوسمادری مهربان و مثل شمع شب سوز همسری باوفا ،رهنما وهم دلسوزفهیمه است ولی فوزی شده نامشدعای خیر همه باد همیشه همراهشمبارکست این تولد و این سورهمیشه شاد وسرزنده هم مسرورعزیزم تولدت صمیمانه هزاران بار تبریک...
شب میشوددل دلدار میخواهد چرا؟شب میشود صبح دل یارمیخواهد چرا؟دل درکجا یابد تورا .برگو به من عشق ،بازارمیخواهد چرا؟...
بیائید از حسین گوئیمدراین ایام پراندوه بیایید از حسین گوییم بیا هم یا حسین هم از حسین گوئیم حسینی که برای عدل و آزادی فدا کرد جان شیرین رابیایید از حسین گوئیم بیایید عاشقانه از حسین گوئیم حسینی که برای دین و دینداری زجا برکند بساط ظلم و ظالم را بیایید از حسین گوئیم بیائید خاضعانه از حسین گوئیم بیایید از علی اکبر بیاموزیم جوانی و رشادت رازعباسش حدیث زهد و عشق وباوفائی رابیائید در میانه گریه ها هم از حسین گوییم بیائید یاحسین...
محرم آمده یارب عجب غوغاست واویلا برای شاه خوبان تعزیت برپاست واویلا برای یا حسین گفتن نیازی بر هیاهو نیست ببین درخانه دلها عزا برپاست واویلا...
دلا تا میتوانی مهربان باشزدل همراه ویارمردمان باشزحقدوکینه و افکار منفینما خودراخلاص و شادمان باشروز وشب بخیر غلامعباس رئیسی🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹...
🌹علی مولاعلی والاعلی اعلا علی دانا وصی سید بطحا 🌹🌷علی داماد پیغمبر🌷🌹علی باب یتیمان وعلی یار ضعیفان و علی خصم پلیدان 🌹و🌷 علی هست فاتح خیبر🌷🌹علی جان و علی جانان علی مست و علی مستان علی همراه مظلومان 🌹🌷علی هست ساقی کوثر🌷🌹علی زاهدعلی عابدعلی عاشق علی شیداعلی مولا 🌹غلی هست مرشد و رهبر🌹علی مولای درویشان صفابخش دل ایشان علی خصم بداندیشان 🌹علی هست سید ورهبر غلامعباس رئیسی🌷عید غدیر مبارک🌷...
علی در هر دوعالم بی نظیر است🌹علی هم سید و سالار امیر است🌹تو شادی کن تو شادی کن تو شادی🌹که این عیدست و این عید غدیراست🌹🌹عیدتان مبارک🌹غلامعباس رئیسی...
محرم ماه آزادی انسانست محرم ماه عشق و ماه ایثار استمحرم ماه خون دادن براه حقمحرم وعده دیدار یزدانستبیاموزازحسین آموزگاردینسکوتت درقبال ظلم خودش جنگی نمایانست...
شبست و دل هوای یار داردهوای دیدن دلدار داردشبست و دلبرم در پیچ و تاب استبرای دیدنم در اظطرابست شبست و دلبر من ناز داردهزاران عشوه دردل راز داردشبست و چشم یارم در خماریست شبست و وقت وصل و عشقبازیست...
چکنم گرکه توراباز سلامی نکنم🌹چکنم گرکه تورا خوش به کلامی نکنم🌹پس تو بشنو زمن غمزده اینبار سلامندهی گر توجوابی به سلامم چکنم🌹ما که از دوری یاران ضررها دیدیمندهی گر تو جوابی به پیامم چکنم🌹...
آنقدر جنس گرانست نتوانی بخریخط فقرروبه فرارست چه توانی بخریقیمت سکه وارزاق همه روبه فلکشیروماست خانه و مسکن نتوانی بخریبوی خوش را تودگر بار فراموش نماآنقدر عطر گرانست نتوانی بخریدل اگر پرزغم و ناله فراوان داری دل شاد و لب خندان که توانی بخریدل بدست آر ومبادا دلی را شکنیدل چو بشکست دریغا نتوانی بخری...
دلا تا کی بفکر نان و آبیدلا تا کی بدنبال سرابیدلا تا کی بنالی از زمانهچرا ریزی تو اشکهای شبانهچرا از غصه بی تابت ببینمچرا مانند مهتابت نبینمدلا تاکی کشی بار مصیبتچرااندوه وغم گرددنصیبتبیا و عقده ها ازدل تو واکنبیا و قلب خود را با صفاکندلا با دل تو دلداری بنا کنازین ره قلب وروحت راجلاکنبخندپس تاکه دنیایت بخنددنشاید ایندوروزه لب نخندددلا دیوانه شو دیوانگی کنبسان بچگیها کودکی کنکه در دیوانگی هم لذتی هستکه عاقل گر...
آمده میلاد رضا یاغریب الغرباکن نظر بر فقرا یا غریب الغربابا دلی زارو غمین خواسته ملت همینده نجات از کرونا یا غریب الغرباهمگی دست به دعا یا غریب الغرباکن تو نابود کرونا یا غریب الغربا یا غریب الغربا یا غریب الغربا...
یاد اون زمان جنگ و یاد ماشه و تفنگ یاد وقتی ماکشی با جون ودل کلندنگیاد وقتی که ماخوند دعای کمیل تو سنگرون وقت حمله لووو همه شبو واختده جونبه شوخی به هم ماگفته که نور بالا ازدیچه بودن باالتماس دل به دریا ازدییاد یقلبی و آش سربازی بخیریا وقتی که ماگفت به همدگه سفربخیرهمه با شوروچه شوق شاگفت کی حمله ابو؟ایسری کدوممو راهی کربلا ابو؟وضعیت قرمزن و یادم هوند زمان جنگولی ای قرمز کجا وکجا قرمز جنگوضعیت قرمزو همه آماده جنگوضعیت قر...
میخوام زنگی بزنم به گذشته های دورمیخوام دردودل کنم من با ی سنگ صبوردنبال ی دوزاری با ی باچه تلفنهرچی دوس دارم بگم پشت خط تلفنبگم آی دوستای خوب مردم نیک جنوب بیاین تاباهم بسازیم خونه با چندل وچوب بیاین تا ماشینای لوکس بزاریم گوشه کناربرویم سراغ اون رنو و پیکان کاربریم اون زمونه ای که کسی غمی نداشت غم و غصه ها همه بوی آشنایی داشتیاد اون زمونه ای ی دل سنگی نبودحرفی جز مهرووفا دل ودلتنگی نبود ولی نیست نه پول خرد نه کیوسک تل...
اینروزا دلهای همه ابری وهم بارونیهچون جای خیلی از چیزا تو زندگیشون خالیههوای شهرما بازم گرمه و هم آفتابیهولی چه سود خونگرمی کو خودش دلنگرانیهعجب حکایتی شده رسم ورفاقتی شدهویروس نشونه ای شدهنشستن توخونه ها دیگه بهونه ای شدهیادش بخیر گذشته ها ویروسا اینجور نبودنبودن ولی اینجوری نامرد نبودندست بدعا بلند کنیم خدا خدا خدا کنیمبیاد اون گذشته هاازته دل دعا کنیمخدا خدا خدا خداخدا خدا خدائی کنمملکت و دلهامونو دوباره باصف...
کف زنیدشادی کنید روز روز دختراستجشن گیرید پایکوبید روز روز دختراستدخت غمخوار مادر میشود در زندگیپرتو افشانی کنید روز روز دختراستدختران گل میشوند بهر پدرگل بچینید گل بریزید روز روز دختراست هرکه دارد دختری در خانه اشپادشاهی میکند چون روز روز دختراست دختران هم مادرندهم خواهروهم همسرندوه چه بهتر هرروز روز دختراستتقدیم به همه دختران...
خسته ایم تا پای جان ایستاده ایمجان بکف با فتخار ایستاده ایمما سفیدپوشان کنار مردمیمبهرملت نزد داور روسفید ایستاده ایممردم بندر خداباد یارتانما برای جانتان تا پای جان ایستاده ایمبپاس تقدیر از کادر درمانی استان هرمزگان همچنین خواهرزاده عزیزم آذین...
گویندهمه که دیدن یار خوشستبهترزهمه لحظه دیدار خوشستشیرینترازین عیش چه باشد توبگوگویم مرا یاد رخ یار خوششت...
گفتی که زمن خسته شوی گفتم خیرگفتی که زمن دل ببری گفتم خیرگفتم که بیا تا که شویم یارگفتی که شوم یاورت ای یارولی خیرگفتم دلم از عشق تو ریش استگفتی که شوم مرحم اسرار ولی خیرگفتم که بیا تا که تورا سیر ببینمگفتی که بیایم بر دلدار ولی خیرگفتم که بیا تاکه شویم مست ازین عشقگفتی که شوم مست می یارولی خیرگفتم شنوم از لب تو من سخنی غیر؟گفتی که بلی هست ولی خیر ولی خیر...
میان عاشق و معشوق رمزیستچه میدانی رموز دلبری رابگو تا خیل مشتاقان بیایندببینند آن همه افسونگری راکه لیلی بهر مجنون ناز داردچه شد آن دلبرو دلدادگی را...
تقدیم به همسر عزیزم همسرم ای مهربان دلدارمنهمسرم ای یارو ای غمخوار منچون تو گشتی چلچراغ خانه امشمع جمع گشتی و من هم همچنان پروانه امشمع میگوید سخن از عشق و از اعجاز آنبال پروانه بسوزد زین همه شرح وبیان ای همه هستی و ای نازنین ای همسرمسرتوئی همسرتوئی هم سرو هم همسرم...
أنکه با عشقش تورا درجسم و جانش پرورید اومادراستآنکه شب را تاسحر روز را به شب با تورسانید مادراستاوتورا بیش از خودش خواهد ازینرو شک مکناینکه میگویند بهشت هم زیر پای مادراستتقدیم به همه مادران خصوصا مادر خودم...
شهره شهرم مکن بیش ازین خوارم مکنگرنمی بینی مرا زشت و رسوایم مکنگو چه میخواهی زمن ای همه امیدمن پیش چشم عاشقان پست و بیمارم مکنکی شوی غمخوارمن شمع شام تارمنگرنمیخواهی مرا پس درشت بارم مکنای همیشه در دلم مهرت اندرمحفلمباتو شادم درجهان پس گرفتارم مکن...
ناله خیزد زدلم گاهی و آهی گاهیچون زخاطر گذرد یاد نگاهی گاهی...
من چگونه قصه گویم قصه از نامردمیها از عجایبها غریبی بی کسی آزردگیهامن چگویم از جوانی کودکی یا که از پستی بلندیاز زمانهای گذشته از همه آشفتگی هااز کدامین غصه گویم راز دل را با که گویمپس چه شد نیکی وخوبی آن همه مردانگی ها؟سررا بر کدام شانه گذارم تا نگردد آشکارا حال زارمگو کجا رفت آن همه مهمان نوازی آن همه دلدادگی ها؟دست در دستم ده رفیق روز دلتنگی تا دوباره باز یابیم مهربانی خرمی ها...
مهرتو را به عالم و آدم نمیدهم این مهرومحبت رازبه این و آن نمیدهم عشق تو را شنیدم وگشتم جوان و شاد این عشق را گران خریده ام ارزان نمیدهم...