دلا تا کی بفکر نان و آبی
دلا تا کی بدنبال سرابی
دلا تا کی بنالی از زمانه
چرا ریزی تو اشکهای شبانه
چرا از غصه بی تابت ببینم
چرا مانند مهتابت نبینم
دلا تاکی کشی بار مصیبت
چرااندوه وغم گرددنصیبت
بیا و عقده ها ازدل تو واکن
بیا و قلب خود را با صفاکن
دلا با دل تو دلداری بنا کن
ازین ره قلب وروحت راجلاکن
بخندپس تاکه دنیایت بخندد
نشاید ایندوروزه لب نخندد
دلا دیوانه شو دیوانگی کن
بسان بچگیها کودکی کن
که در دیوانگی هم لذتی هست
که عاقل گربداند اوشود مست
بیا ایدل بیا مستی کن امشب
بیا یک باره تردستی کن امشب
ببین مستان چه مستانه سرودند
دل از عاقل چه جانانه ربودند
دلا تاکی بفکر این جهانی
توشادی کن تومهمان جهانی
ZibaMatn.IR