یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
تو بودنت کنارم انقدر قشنگه کهمیخوام قربون هر لحظه اش برم...
تا به دل مهر تو دارمبیمی از پاییز ندارم...
نصف قلبم مال *تو*نصف دیگرش فدای *تو*...
تمام عشق من به تو خلاصه شد...
میدونی چیه؟یه تار موت که سهله؛من حتی فکرتم به کسی نمیدم...
من به هیچکس اهمیت نمیدمامّا واسه تو میمیرم...
همین عادت با تو بودن یه روز... اگه بی تو باشم منو می کشه!...
بهار زمانی است که تو با منیو شکوفه های احساسمکنار تو شکفته شودعشق من !بهار تکرار لحظه های بودن توست …...
عشق مندستانت بهار است زنده می کند مرا...
امروز صبح دوستداشتنت را با قلبم پیوند زدمشاید این بهار جوانه زدی ..!...
بهار همه با فروردین می آید بهار من، با تو!...
من میخوام کنار تو تمام ثانیه های عمرم بگذره...
یه تار موتو به کل دنیا نمیدم...
تُرا دوست دارمبیشتر از هر چیزی که هستحتی بیشتر از بی نهایت......
برایم مثل همین “بهار” می مانیآمدنت را همیشه تحویل میگیرم …...
کاش امسال “تو” را به من عیدی میدادند !...
من ،تو ،دوتاییمون یکی بشیم ستاره تویی منم ماهتم...
یکی یک دونه ای واسم دلم هی تنگ میشه واست...
بذار جون بگیرم کنار تو دوتاییمون یکی بشیم...
بلد نیستم بی تو زندگی کنم...
می خواهم کمی نفسم بند بیاید! ترجیحا در آغوش تو......
تو یه نفری ولیواسه من همه کسی......
در آغوش تنگ تو که باشمبه وسعت یه دریا آرامش دارم...
عشق باید دو طرفه باشه یه طرفش تو یه طرفش من...
همسفر زندگیم...چه خوشبختم که خدا سرنوشت مرا با تو نوشت...تو با بودنت به من ثابت کردی؛گاهی واقعیت از رویاهایمان خیلی شیرین تر است......
من تو هوات مستمرو شده دیگه دستمهمه ی شهر میدوننرفتی توی وجودم...
بهشت یعنییک نفس عمیق در هوای تو...
تنها تویی که قرار دل بی قرار منی...
بهترین کادوعالیم با توعشق هر روزمراضیم با تو...
قربونت برم من آخهکه شدی دوست داشتنی ترینفرد زندگیم،که حتیاز خودمم بیشتر دوستت دارم......
برای با تو بودن تا ابد هم کمه...
دلم بدجور به دل تو گیره......
تو دوست داشتنی ترین خواسته ی منی!...
وجودت تضمین می کند خوشبختی دلم را......
در بند کسی باش که در بند کسی نیست...
قلب من است،ولی در حصار تو...
چهل زمستانحریف آغوش گرمت نمی شوند...
فقط یار من و یار من و یار خودم باش...
افتاده ام درست ته چال گونه اتپای دلم شکسته و بهتر نمی شود...
وقتی طلوعم تو باشیروزهایمبا صبح بخیر توشروع میشود...
امیدوارم روزای زمستونیت مثل دل من که از عشق تو لبریزه گرم باشهروزای زمستونیت قشنگ...
میخواهم همانند مردم شهر محو سفیدی برف شوماما سیاهی چشمانت رهایم نمیکنددیوانگی دیدنت بالا میگیرد......
برف هم دلیل عاشقانه ای ستبرای سفر به آغوشت.عشق راهش را پیدا می کند....
نباشیمن هیچ حسی به روز برفی ندارم...
با مانع یا بی مانعمیخواهمت و کوتاه نمی آیم...
دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی !...
وقتی به آسمان نگاه میکنمزیباترین ستارهی دنیا را می بینمیعنی تو...
مگه میشه تو باشی و من آرزوی دیگری داشته باشم؟...
تو دلیل لبخندهای من هستیاگر من هم دلیل لبخندهای تو هستمپس هرگز از خندیدن دست بر ندار...
عطر موهایت در بادطعم چشمانت در یاد.....