پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
بگو بگو مزه ی حرفات شکرهمثل علف ترده صدات، مثل پر ابرا ترهبگو بگو دلم گرفته از همهحجله ی غصه هامه که ،رسم دل شکستمهبگو بگو بمیرمت که بی یقینسرور تویی چله نشین، عتیقه اشرفی نگینبگو بگو سالار خستهکی پرپرت کرده و شکسته..._برشی از ترانه قدیمی...
شکسته تر از قلب بغضای من وجود نداره🙃...
به قلبم افتخار می کنمبازی داده شد، سوخته،شکستهاما هنوزم کار میکنه......
افتاده ام درست ته چال گونه اتپای دلم شکسته و بهتر نمی شود...
کدام پلدر کجای جهانشکسته استکه هیچ کس به خانه اش نمی رسد...
شکسته های دلت رابه بازار خدا ببر...خدا پناه شکسته دلان است......
به قلبم افتخار میکنم!..بازی داده شده..سوخته..شکسته..امّا هنوزم کار میکنه.....
پائیز که می آمدرنگها زرد می شدو زیر پایشاستخوانها می شکست!.....
گاهی باید رها کرد /باید نداشت/ باید نخواست / باید گریخت از انتظاراتی که آدم را پیر میکند و دردهایی که آدم را شکسته می کند......
آینه ی منی/باتو نفس میکشم/تو شکسته شوی/من نیز فرو می ریزم...
محبت تنها جوشکاری است که دلهای شکسته رآرایگان جوش میدهد....