متن دلبر
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلبر
دلبر جانم ،
عید قربان آمد ، عیدی که قصهی عشق و ایثار را در دلش نهفته دارد. اما برای من، این عید فقط یک معنا دارد :
" بودنِ تو ".
در میان همهی آنهایی که چیزی را قربانی کردند، من دل
را به نامت زدم و قربانیات شدم......
#فاصله بی فاصله
منظورم از عشق...
نه آن حس زودگذریست که با یک نگاه میآید و با یک بیتوجهی میرود،
نه آن شورِ خام و هیجانِ بیریشهای که در آغاز هر رابطهای قد میکشد و در نخستین بادِ جدایی میشکند...
منظورم از عشق،
آن آرامشیست که در صدای توست، حتی...
رقصِ لبخندِ رهایت زیباست
اسمم از عطر صدایت زیباست
دامنت دشت گل و پروانه
مثل صبحی و هوایت زیباست
علت این همه زیبایی چیست؟
خوب گفتی که؛ خدایت زیباست
خوش به حال تو که هرجا باشی
رسم هر لحظه برایت زیباست
دوستتدارم و این دلبستن
با تو تا مرزِ نهایت...
گفت معشوقی به عاشق کای فتی
تو به غربت دیدهای بس شهرها
پس کدامین شهر ز آنها خوشترست
گفت آن شهری که در وی دلبرست
هرکجا باشد شه ما را بساط
هست صحرا گر بود سم الخیاط
هر کجا که یوسفی باشد چو ماه
جنتست ارچه که باشد قعر چاه
با خیـالت خـلوتی دارد دلـم هر لحظه ای
ای که پیشِ چشمِ من جز تو نباشد دلبری
من، با شعورِ عاشقی، هر روز، عادت کردهام
برپا کنم بزمِ صفا، در پیشگاهِ دلبرم
او پادشاهِ دل شود؛ من چون ندیمی باوفا
پروانهوار و، پُرتپش، گردِ حریمِ سرورم
صد جام گیرم، از لبش؛ با بوسههای عاطفه
بهکام و رویایی شود، احساسِ پُرشور و، شرم
دل بـــرده ای،ای دلـبـــــرا از این دل دیــــوانــه ام
با دل بمان،دل دل نکن،دل بی تو بیدل گشته است
روزی یک نفر آمد شَود از آن من
قدِّ رعنایی داشت آن دلبرِ زیبای من
میگذشتم از خیابان غرق در افکار او
ناگهان دیدم خودش را، چه زیبا بود او
در همان لحظه دلم را، به یک نیمه نگاهی باختم
با همان رنگ سفید پیرهنت دل را ربودی، یافتم!
روز...
من شنیدم این سخن را از همان لب های تو:
آمدم یارم شَوی
امید و همراهم شوی
من که جانم را فدایت میکنم تا وصله ای از من شوی
تو فقط لب تر کن جانان که هم جانم شوی
حال کجایی تا که بینی بعدتو بی جان بی جان ماندهام؟
به نام حضرت عشق
بوی گل و سبزه و سمن و نسرین
بوی عشق و دل و دلداده و پروین
صنما قبله نما جان ودلم را به فدایت
که چگونه قدحی داده ای بامهر و وفایت
که طبیعت شده زیبا از لطف و نگاهت
دلدارا *حول حالنا* خواهیم از لعل...
نوری به خلوت این شب اختر نمانده است
هر طرف دشمنی است و یاور نمانده است
دریای بغض و غصه به جانم خروش کرد
قویم شکست طاقت و لنگر نمانده است
از نای خسته نغمه شادی نمی تراود
دیگر نوای مستی و ساغر نمانده است
گفتم که عشق مرهم دردم...
روباه
تلخیه قصهء من غصه و غم کم نداره
شرح حال دل من اشک غمم در میاره
مثل روباه تو کتابا پنیر زاغمو زد
دلمو دزدید و رفت روبهک زرنگه بد
اون چه میدونه که جونم به دلش بسته شده
اون چه میفهمه که از عشق ، دل من خسته...
دل شوق وصال کوی دلبر میزد
بر قامت خود عطر معطر میزد
تا گنبد و گلدسته و تا صحن رضا
پیوسته کبوترانه پرپر می زد
سپیده اسدی
دلبرت پیشت نباشد ......همان کوری بهتر است 🖤🥀
دیگه دیره واسه رفتنت دلبر!
حالا که دلمون گیرته...
حالا که پامون بندته..
حالا که دچارتیم...
دیره واسه رفتنت!
انتخابش با خودت ...
یا بمون...
یا ما رو هم جا کن گوشه ی چمدونت...
دلبر!
بیا
تا
دل بردارم ،
از همه
تو واقعی ترین منی
همونی که : هر وقت حالم بد بود
کنارم بود تنهام نزاشت
همونی که: همیشه بوده حتی اگه
از دستم ناراحت باشه
همونی که: اگه یه دقیقه دیرتر جوابشو بدم نگرانم میشه... (:🖇🤍
همونی که: حواسش بهم هست حالم
براش مهمه و تلاش میکنه واسه داشتنم...