جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
دوست واقعی از روبرو به تو خنجر می زند....
آن قصر که جمشید در او جام گرفتآهو بچه کرد و روبَه آرام گرفتبهرام که گور میگرفتی همه عمردیدی که چگونه گور بهرام گرفت...
ای دلبر من، غزلهایی را که روزگاری در دشت و دمن برایت می سرودم، اکنون در دیوانی فشرده و زندانی کرده ام، زیرا زمانه ناسازگار است....
آخرین پاداشِ مُرده، این است که دیگر نمی میرد....
منظره پسر جوان و دختر جوانی که برای نخستین بار یکدیگر را ملاقات میکنند، تماشایی و قابل توجه است....
عاشق شوید و بلندهمتی را پیشهی خود سازید، زیرا اینها بالهای نیرومندی هستند که شما را به قلههای بلند کامیابی میرسانند....
پایین تنه دلیلی است برای آنکه چرا انسان خود را به آسانی خدا نمی انگارد....
بهتر است دهان خود را ببندید و ابله به نظر برسید تا اینکه آن را باز کنید و همه تردیدها را از میان ببرید....
به من بگو و من فراموش خواهم کرد. به من یاد بده و من به خاطر خواهم سپرد. مرا درگیر کن و من خواهم آموخت....
می خواهم زبان به ستایش آنکس گشایم که در پی آتشی است تا خویشتن را پروانه وار در آن بسوزاند....
دو عاقل ممکن است بر یک چیز اتفاق کنند اما دو جاهل به یک کار سازگار نشوند....
والاتر و برتر از خویش بساز؛ ولی نخست باید خود را ساخته باشی، استوار در جسم و روح. مبادا تنها خود را تکثیر کنی، که بایست چیزی والاتر بسازی....
کسی که روح شادی دارد، همیشه وسیله خوبی برای شادمانی و خنده پیدا می کند....
کسانی به خرد دست یافتهاند که گمان نمیبردهاند دارای آن هستند....
ای دوست بیا تا غمِ فردا نخوریموین یکدمِ عمر را غنیمت شمریمفردا که ازین دیرِ فنا درگذریمبا هفت هزار سالگان سر بسریم...
ناخودآگاه هریک از ما به نامیرایی خود یقین دارد....
نوع دیگری از اعتیاد بهفخرفروشی، این است که ارزش خود را بیش از قدر واقعی، تخمین بزنیم....
در بین تمامی مردم تنها عقل است که عادلانه تقسیم شده، زیرا همه فکر می کنند به اندازه کافی عاقلند....
دیوانگی یعنی انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن....
ما ندرتأ در باره آنچه که داریم فکر میکنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشه چیزهائی هستیم که نداریم....
انسانها نادان به دنیا میآیند، نه ابله؛ شیوهی آموزش است که آنها را ابله میسازد....
از دیروز بیاموز، در امروز زندگی کن و به فردا امیدوار باش. نکته مهم آنست که از پرسشگری باز نایستی....
یک انسان می تواند آزاد باشد بدون آن که انسانی بزرگ گردد، اما هیچ انسانی نمیتواند بزرگ گردد بی آن که آزاد باشد....
باورها دشمنان خطرناک تری از دروغ، برای حقیقت هستند....
کسی که به سرزمینی سفر کند و مختصر آشنایی به زبان رایج آن قوم نداشته باشد، به مدرسه میرود نه به سفر....
اگر تمامی ما قدرت جادویی خواندن افکار یکدیگر را داشتیم، نخستین چیزی که در دنیا از بین می رفت عشق بود....
نگذارید بچه ها گریه کنند، زیرا باران هم غنچه را تباه می کند....
دو چیز ذهن مرا به خود مشغول ساخته و موجب برانگیختن دائمی تحسین و شگفتی ام شده است: آسمان پر ستاره بالای سر من و قانون اخلاقی در درون من....
من از حرف زدن با دیوار آجری خیلی خوشم می آید ، در تمام دنیا تنها چیزی است که با من مخالفت نمی کند....
وجود تنها یک آدم بی نشاط کافی است تا کل یک خانه را مسموم ساخته و فضای آن را تیره و تار سازد....
آنکه حقیقت را نمیداند نادان است، آنکه حقیقت را میداند ولی انکار میکند تبهکار است....
دیگر مسئول دفاع از اندیشههای مقدس و ارزشمندی که از پدرانشان گرفتهاند نیستند، یک مرد مفرغی خودش را نگهبان آن اندیشهها کردهاست....
پس آیا آدم میتواند وجودش را توجیه کند؟...
حقیقت وهمی است که بدون آن یک گونه خاص قادر به زنده ماندن نیست....
زن کامل نوع انسانی والاتری از مرد کامل است، هرچند بسیار کمیاب تر از مرد است....
خانم! زیبایی شما فقط چشم را لذت میبخشد، اما زیبایی اخلاق و فهم شما، روح را نوازش میدهد....
هیچ چیزی چندش آور تر از احترامی که از ترس نشات گرفته، نیست....
اگر نان بپزید، ولی لذتی نیابید، به راستی، نان تلخی پختهاید که تنها نیمی از گرسنگی انسان را فرو مینشاند....
چه موهبت بزرگی است، داشتن یک دوست با قلبی رازدار؛ چرا که میتوانید با خیال آسوده، همهی اسرار خود را در قلب او دفن کنید....
شکست هائی هست که بیش از پیروزی، ظفربخش است....
چون کاری برای تو مشکل است فکر نکن که برای بقیه غیر ممکن است....
هنر آینهای نیست که با آن واقعیتها را منعکس ساخت بلکه پتکی است که با آن باید واقعیت را شکل داد....
گر یک نفست ز زندگانی گذردمگذار که جز به شادمانی گذرد هشدار، که سرمایهی سودای جهان عمرست چنانش، گذرانی، گذرد...
نوشتن ده جلد کتاب فلسفه آسانتر از آن است که انسان تنها یک قاعده و دستور تنها را به مرحله ی اجرا و عمل درآورد....
در انسان صاحب نبوغ اگر دست کم دو چیز دیگر وجود نداشته باشد، وجودش تابآوردنی نیست: شکرگزاری و پاکی...
یک موجود هرگز نمیتواند وجود موجودی دیگر را توجیه کند....
دلیل بسیار خوبی وجود دارد که چرا هیچ کس تاریخ نمی خواند. علت اش این است که تاریخ بیش از اندازه درس برای آموختن دارد....
هیچ چیز محترم تر از یک قلب شاکر و سپاسگزار نیست....
آن لعل، در آبگینهی ساده بیارو آن محرم و مونسِ هر آزاده بیارچون میدانی که مدتِ عالمِ خاکباد است که زود بگذرد باده بیار...
طغیان، هر چند چون چیزی نمیآفریند، در ظاهر منفی است، اما چون آن بخش از انسان را که باید همواره از آن دفاع شود، آشکار میکند، عمیقا مثبت است....