پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
آرتور شوپنهاور:برای پیمودن راه زندگی ، صلاح آدمی در این است که توشه ی بزرگی از دو چیز را به همراه داشته باشد : یکی احتیاط و دیگر مدارا ؛ اولی ما را از آسیب و زیان در امان می دارد و دومی از مشاجره و نزاع ......
آرتور شوپنهاور:ما به ندرت درباره ی آنچه که داریم فکر می کنیم، در حالی که پیوسته در اندیشه ی چیزهایی هستیم که نداریم...!...
آرتور شوپنهاور :به طور کلی صلاح در این است که آدمی شعور خویش را با نگفتن نشان دهد ، نه با گفتنزیرا سکوت از هوشمندی استو گفتن از خودپسندی ! در باب حکمت زندگی...
آرتور شوپنهاور:انسان ها سه چهارم از اصالت خود را به تاوان اینکه شبیه دیگران باشند،از دست میدهند....
آرتور شوپنهاور :هنگامِ مواجه شدن با ابلهان ، انسان تنها یک راه برای نشان دادنِ شعور دارد و آن هم کلام نشدن با آن هاست . در باب حکمت زندگی...
آدمیان در راه کسب ثروت هزار بار بیشتر می کوشند تا در کسب فرهنگ، حال آنکه به یقین، «آنچه هستیم» بسیار بیشتر موجب سعادتمان میشود تا «آنچه داریم.»_آرتور شوپنهاور_ در باب حکمت زندگی...
به خاطر داشته باشید، آنکه برای ابلهان می نویسد همواره مخاطبِ بسیار می یابد. - آرتورشوپنهاور...
آرتور شوپنهاور:به ندرت در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی. بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند، زیرا هر کسی آزاد است که احمق باشد!...
آرتور شوپنهاور:بعضی از مردم اصرار دارند خود را به دیگران بشناسانند و ثروت خود را به رخ آن ها بکشند اما این نوع آدم ها از درون خود زجر می کشند ، چرا که شادی آن ها وابسته به تفکر دیگران است ......
آرتور شوپنهاور :آن چه را مردم معمولا سرنوشت می نامندغالباً نتیجه ی رفتار ابلهانه ی خودشان است...
آرتور شوپنهاور :ما سه چهارم از اصالت خودمان را به تاوان اینکه شبیه دیگران باشیماز دست می دهیم!...
آرتور شوپنهاور:ایمن ترین شیوه برای خیلی بدبخت نبودناین است کهانتظارنداشته باشیم خیلی خوشبخت شویم....
آرتور شوپنهاور :آنچه مردم معمولا سرنوشت می نامندغالبا نتیجه ی رفتار ابلهانه ی خود آنان است...
برای ما کاملاً طبیعی است که نسبت به هر عقیده ی جدیدی که پیشاپیش حکمی قطعی درباره ی موضوع آن در اختیارمان گذاشته اند تلقی دفاعی و سلبی داشته باشیم. چون چنین عقیده ای به دستگاه انحصاری معتقدات ما تجاوز می کند، و آرامش و سکون ناشی از آن را به هم می ریزد، و از ما انتظار دارد تلاش های جدیدی صورت دهیم، و اعلام می کند همه ی تلاشی های قبلی ما بیهوده بوده اند. بنابراین حقیقتی که ما را از اشتباهات بر می گرداند شبیه داروست چون تلخ و نامطبوع است و تأثیرش ب...
اگر به کسی ظن دروغگویی دارید، وانمود کنید که حرفش را باور می کنید. در این صورت جسورتر می شود، دروغ های بزرگتری می گوید و سرانجام دروغش آشکار می گردد. امّا اگر دریافتید که کسی میخواهد حقیقتی را کتمان کند ولی گوشه ای از آن را ناخواسته بر ملا کرده است، ناباوری نشان دهید تا ناباوری شما او را تحریک به فاش کردن همه حقیقت کند....
می توان زندگی را با قطعه ای پارچه گلدوزی شده مقایسه کرد که هر کس در نیمه اول عمر خود روی آن را می بیند، اما در نیمه دوم پشت آن را. آنچه در نیمه دوم می بینید آنقدرها زیبا نیست، اما بیشتر آموزنده است، زیرا انسان را قادر می سازد تا ببیند چگونه نخها به یکدیگر متصل شده اند....
انسان، تنها جانوری است که بی دلیلدرد به جان دیگران می اندازدهیچ حیوانی دیگر حیوانات راصرفاً به هدف عذاب دادن شکنجه نمی کندولی انسان می کند آرتور شوپنهاور در باب طبیعت انسان...
تنها سعادت بشر در این است که اصلا متولد نشود آرتور شوپنهاور هنر رنجاندن...
چه سبکسرانه است برای انسان که بر فرصت های گذشته افسوس بخورد و دل بسوزاند، فرصت هایی که از آنها بهره ای نبرده است و می توانست این خوشی و آن لذت را برایش به ارمغان بیاورند!اکنون از آنها (لذت هایی که تجربه کرده ایم) چه مانده؟!تنها شبحی از یک خاطره!این ذات زمان است که بیهودگی و بی ارزشی همهٔ لذات خاکی ما را روشن میسازد.- آرتور شوپنهاور- جهان و تأملات فیلسوف...
سرنوشت ممکن است تغییر کنداما تغییر شخصیت هرگز ممکن نیستآرتور شوپنهاور در باب حکمت زندگی...
من برای دُم جُنباندن صادقانه ی سگانارزش بیشتری قائلمتا برای تظاهر به دوستی… آرتور شوپنهاور در باب حکمت زندگی...
آیا جهالت نیست که آدمی ساعات شیرین امروز را فدای روزهای آینده نماید؟!...
آرتور شوپنهاور:شادترین لحظه زندگی انسان خوشبخت لحظه ای است که به خواب میرود و بدترین لحظه زندگی انسان بدبخت لحظه ی بیداری اوست...
آرتور شوپنهاور:ما به ندرت درباره ی آنچه که داریم فکر می کنیم ، در حالی که پیوسته در اندیشه ی چیزهایی هستیم که نداریم ......
مردان ذاتا نسبت به یکدیگر بی تفاوت هستند؛ ولی زنان ذاتا با هم دشمن هستند....
بعد از مرگ، شما همان چیزی خواهید بود که پیش از تولد خود بودید....
زندگی، جریانی مداوم از مردن است....
شهادت تنها راهی است که انسان می تواند بدون توانایی به شهرت برسد....
اهمیت دادن بیش از اندازه به نظر دیگران، جنونی است که بر همهٔ مردم حاکم است ! این جنون چه در سرشت ما ریشه داشته باشد، چه حاصل جامعه و تمدن باشد، به هرحال بر همهٔ کردار و رفتار ما تأثیر بیش از اندازه می گذارد و دشمن نیک بختیِ ما است ......
هیچ کس نمی تواند مدت درازی ماسکی که بر چهره دارد به نمایش بگذارد. سرشت آدمی هر آنچه را که به طور تصنعی کسب شده است در هم می شکند....
زندگی مانند بازی شطرنج است ؛ ما نقشه ای می ریزیم اما اجرای آن مشروط به حرکت هایی است که رقیب به دلخواه می کند ، این رقیب در زندگی سرنوشت است ! آرتور شوپنهاور...
آرتور شوپنهاور :برای کسی که از رنج روحی شدید در عذاب است ، درد جسمانی تمامیِ مفهوم خود را از دست می دهد...
موجودی که ارزشمندی یا بی ارزش بودن آنوابسته به نظر دیگران باشدچه موجود اسفباری است...
استعداد، هدفی را نشانه می گیرد که هیچ کس دیگری نمی تواند نشانه بگیرد. نبوغ، هدفی را نشانه می گیرد که هیچ کس دیگری نمی تواند ببیند....
کیمیاگران در جستجوی خود برای طلا، چیزهای بسیار با ارزش تری کشف کردند....
اگر کسی برای ما بسیار ارزشمند باشد، باید این راز را از او پنهان کنیم، چنان که گویی جنایتی را پنهان می کنیم.این واقعیت خوشایند نیست اما حقیقت دارد ؛ آدمها طاقت مهربانی بسیار را ندارند....
تمام حقیقت ها از سه مرحله عبور می کنند. اول، به تمسخر گرفته می شوند. دوم، به شدت با آن ها مخالفت می شود. سوم، به عنوان چیزی کاملا بدیهی مورد قبول واقع می شوند....
انسان به عبث برای خود خدایانی می سازد تا از طریق نیایش و تملق، چیزی را از آنها بگیرد که تنها با قدرت اراده ی خود می تواند به دست آورد....
شرافت را نباید به دست آورد؛ آن را فقط نباید از دست داد....
زندگی مانند بازی شطرنج است،ما نقشه ای می ریزیم اما اجرای آن، مشروط به حرکت هایی است که رقیب، به دلخواه می کند. این رقیب در زندگی، سرنوشت است…...
دو دشمن شادمانی انسان، رنج و بی حوصلگی است....
صبح زمانی مناسب است هم برای فعالیتِ ذهنی، هم بدنی، زیرا صبح جوانیِ روز است: همه چیز شاداب، تازه و آسان است، احساس نیرومندی میکنیم و همهٔ قابلیت هایمان کاملاً در دسترس هستند. صبح را نباید با خواب طولانی یا مشغولیتها و گفتگوهای بی ارزش تلف کرد بلکه باید به منزلهٔ جوهر زندگی به آن نگریست و آن را تا اندازه ای مقدّس داشت... هربار که از خواب بیدار می شویم و برمی خیزیم، تولدی کوچک است و هر صبحِ پُرطراوت به منزلهٔ جوانیِ کوتاهی است....
به ندرت در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی. بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند، زیرا هر کسی آزاد است که احمق باشد......
انسان تا وقتی می تواند خودش باشد که تنها باشد، و اگر او تنهایی را دوست نداشته باشد، آزادی را هم دوست نخواهد داشت چرا که فقط وقتی تنهاست واقعا آزاد است....
به طور کلی هر طرف بحث نه برای حقیقت، بلکه برای اثبات درستی سخن خود می جنگد، به گونه ای که انگار پای مرگ و زندگی در میان است. او فارغ از درستی یا نادرستی سخن خود شروع به مجادله می کند.در واقع، همان طور که دیده ایم، نمی تواند به راحتی غیر از این عمل کند. بنابراین، قاعدتا، هر انسانی بر اعتقاد به سخنی که بر زبان رانده پافشاری خواهد کرد، حتی اگر در آن هنگام سخنش را نادرست یا قابل تردید بداند....
وقایع خوش زندگی مثل درختان سبز و خرمی است که وقتیکه از دور نظاره شان میکنیم خیلی زیبا به نظر می رسند ولی به مجرد آنکه نزدیکشان شده و در داخلشان می رویم زیبائیشان هم از بین می رود.شما در این موقع نمی توانید بفهمید زیبائیش به کجا رفته،آنچه می بینید چند درخت خواهد بود و بس....
عطوفت، اساس اخلاقیات است....