پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
برتولت برشت:مواظب باشید که بنده ی ایده آل هانشوید وگرنه به زودی نوکر موعظه گران خواهید شد....
برتولت برشت:مردم خیلی زیاد ایمان دارندو خیلی کم می دانند ...!باید همه چیز را آزمود ،با دست ها سنجیدو سخن از چیزهایی گفتکه با چشمان خودمان دیده ایم !...
برتولت برشت:حقیقت همان اندازه رایج خواهد شد که ما رواجش بدهیم. اینکه آفتابِ حقیقت در پرده نخواهد ماند حرفِ مفتی است! فقط دستهای ما می تواند از پرده بیرونش بکشد....
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیمخود نتوانستیم مهربان باشیم.اما شما وقتی به روزی رسیدیدکه انسان یاور انسان بوددرباره مابا رأفت داوری کنید!...
برتولت برشت:مردمانی که در برابر بی عدالتی و ظلم متحد نمیشوندروزی میرسد که یکدیگر را در زندان های ظالم ملاقات می کنند ...!!...
برتولت برشت:ریشه اعتقاد آنجا خشک می شود که بخواهند تحمیلش کنند......
برتولت برشت:بهتر است بجای تا ابد بگویی مدتی و به جای من می دانم بگویی امیدوارم چنین باشد ، بجای این که بگویی بی این و آن چیز زندگی غیرممکن است بگو زندگیم سخت تر خواهد بود اگر این چیز و آن چیز نباشد ؛ در این صورت مطمئن خواهی زیست و به دیگران هم اطمینان خواهی داد ......
برتولت برشت :دزدی از بانک کار دزدهای تازه کار استدزدهای حرفه ای ، بانک تاسیس می کنند !...
تو هیچ نقطه ضعفی نداشتیمن داشتممن عاشق بودم-برتولت برشت-اکولالیا...
برتولت برشت :لطفا زیاد دوستم نداشته باشاز آخرین باری که دوستم داشتندتا امروز بسیار سخت گذشت.....
برتولت برشت : موضوع غم انگیز در خصوصِ زندگىکوتاه بودنِ آن نیستبلکه غم انگیز آن است که ما زندگى راخیلى دیر شروع می کنیم....
برتولت برشت:آن که حقیقت را نمی داند ، نادان استولی آن که حقیقت را می داند و انکار می کند تبهکار است !...
برتولت برشت:در دنیا دو نوع دزد وجود دارد :دزدان کوچک که پلیس آن ها دستگیر می کنددزدان بزرگ که پلیس از آن ها محافظت می کند...
برتولت برشت :موضوع غم انگیز در خصوصِ زندگىکوتاه بودنِ آن نیستبلکه غم انگیز آن است که ما زندگى راخیلى دیر شروع مى کنیم....
برتولت برشت :مردم خیلی زیاد ایمان دارندو خیلی کم می دانندباید همه چیز را آزمود ، با دست هاسنجید و سخن از چیزهایی گفتکه با چشمان خودمان دیده ایم!...
در دنیا دو نوع دزد وجود دارد :دزدانِ کوچک، که پلیس آن ها را دستگیر میکند ؛و دزدانِ بزرگ، که پلیس از آن ها محافظت می کند !...
هفت سالی میشد که راه نرفته بودم پزشک پرسید : این چوبها چیست ؟گفتم : فلجمگفت : آنچه تو را فلج کرده همین چوبهاست !سینه خیز ، چهار دست و پا قدم بردار و بیفتچوبهای زیبایم را گرفتشکست و در آتش سوزاندحالا من راه میروم اما هنوز هم وقتی به چوبی نگاه میکنم ؛تا ساعتها بی رمقم !...
گندم را دزدیده بودند ، صداى اعتراضها بلند شد ؛ نان بین مردم پخش کردند ، اعتراضها خاموش شد !...
آندریا : سرزمین فلاکت بار سرزمینی است که قهرمانی نپرورد. گالیله: نه آندریا ، سرزمین فلاکت بار سرزمینی است که در آنجا نیاز به قهرمان باشد....
آنکه حقیقت را نمیداند نادان است، آنکه حقیقت را میداند ولی انکار میکند تبهکار است....
هنر آینهای نیست که با آن واقعیتها را منعکس ساخت بلکه پتکی است که با آن باید واقعیت را شکل داد....
خطای رایجی است که مردم عشق را بالاتر از دوستی می نشانند و آن را در حکم امری کاملا متفاوت می نگرند. عشق تنها زمانی والا و ارزشمند است که دربر دارنده دوستی ای باشد که بتواند بازتولید شود. با عشق به شیوه معمول، اگر به دوستی منجر نشود فقط می توان لقمه بخور و نمیری به زندگی داد و دست به سرش کرد....
جایی که بیعدالتی جایگزین قانون شود، مبارزه به وظیفهای مبرم تبدیل میگردد....
موضوع غم انگیز در خصوص زندگی،کوتاه بودن آن نیستبلکه غم انگیز آن است که ما زندگی را خیلی دیر شروع می کنیم!...