شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
و سرانجام کسی خواهد آمدو با مهربانی هایش به تو نشان خواهد دادکه تو قبل از دیدن او اصلا زندگی نکرده ای......
به خواهرم گفتماز میدان هامحله های بزرگانو بازارهای شلوغ کابل دوری کن.گفت: مرگ در اینجا چون گرد هواست،همه ی دریچه ها را ببندی نیزسرانجام به اتاقت می آید....
سرانجام میتوانی ببینی که این چشمهای سبز چو دریایند، موج میزنند، به کف مینشینند، دیگربار آرام میشوند و ...برگرفته از رمان آئورا فوئنتس...
آن قصر که جمشید در او جام گرفتآهو بچه کرد و روبَه آرام گرفتبهرام که گور میگرفتی همه عمردیدی که چگونه گور بهرام گرفت...