جمعه , ۲ آذر ۱۴۰۳
گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است!دل گفت که محرم تر از این عشق کدام است؟ ...
درد بی مادری ای کاش دوایی می داشت فاطمیه شده و اشک دمادم داری...
شب میلاد من ِ بی کس و کار است ولیباید امشب بروم شام غریبان خودم...
پارادوکس یعنیندارمت و گاهیفکر از دست دادنت دیوانه ام می کند......
فاصله شاید دلتنگی بیارهاما دل آدما رو به هم نزدیکتر میکنه......
جنگ نابرابریست!من با دست خالیشب با هجوم خاطره...!...
قصه ای تلخ تراز قصه من هست آیا؟نیمه راه رها کرده مرا همسفرم...!...
من بی تو در غریب ترین شهر عالممبی من تو در کجای جهانی که نیستی...
دلت چی میخواد؟حواسش به دلم باشههمین!...
و هنگامی که تو را... درون خویش کشتم نمیدانستم...که خود کشی کرده ام....
شب خودش پر می کند بغض گلویم بی سبب... وای بر وقتی که غم هم پا به پایش می دود......
درد دارد که خودت علت لبخند شوی... و دلت در همه حالات پر از غم باشد....
و شکارچى مهربانى دارد مى آید که اسلحه اش تنها یک گل سرخ است....
درست نیستش که تنم رو تختم باشه ولی فکرم تو بغلت ..!...