متن امشب
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات امشب
جزیرهای به نامِ امشب
بگذار تمامِ سرمای جهان،
پشتِ همین پنجره بماند.
بگذار ماه،
تنها و مغرور، بر بامهای یخزده بتابد.
ما امشب،
کوچکترین و گرمترین کشورِ جهان را ساختهایم.
پایتختش، همین فانوسِ کوچک،
که نوری به رنگِ عسل بر صورتِ تو میپاشد.
و مردمت،
من، تو،
و این گربهی...
امشب مرا مجال آن هست که غمبارترین سطور را بنگارم.
چونان که بنویسم:
«شب، بهسان آبی ژرف، آکنده از اختران است؛
و ستارگان، از دوردستهای لرزان، میدرخشند…»
نسیمی شبگرد، در آسمان، پرسه میزند
و غمی کهنسال را در گوش فلک نجوا میکند.
آری، امشب میتوانم غمانگیزترین سطرها را بنویسم—
چه...
امشب
چه بگویم که شبم بی تو خراب است امشب
حال من بی تو همه رنج و عذاب است امشب
آی ای چشمه ی نوشین لبت قند و عسل!
قلبم از آتش عشق تو کباب است امشب
تو که در بستر خود مثل گل نسرینی
تنم از هرم تنت در...