می گفت همدیگر را خواهیم دید
در حالی که هر دو یقین داشتیم
وداع آخر است
امّا اصرار داشتیم
دردهایمان را به هم تعارف کنیم
گفتیم به امید دیدار
و من به امید دیدار را
در حالی زمزمه می کردم
که یقین داشتم هرگز باز نخواهد گشت.
ZibaMatn.IR