100 متن کوتاه قهوه ۱۴۰۳ جدید 2024
کپشن قهوه برای اینستاگرام و بیو واتساپ
یک فنجان قهوه به من بدهید
شکر لازم نیست
تلخ می خورم
یک استکان چای به من بدهید
قند لازم نیست
تلخ می خورم
می خواهم تمام تلخی ها را یک جا َسر بکشم
شاید تمام آن
تمام شود...
وقتی گفتم با من بمان
فنجان قھوه از دستت افتاد
صدای پیام گوشیت آمد
چشمانم را برای چند ثانیھ بستم
ودوباره باز کردم
وجای خالی تو تا ابد در نگاھم حک شد
. گاهی برای خوب شدن حالت
نباید سمت آدما بری
گزینه های امن تر ومطمئن تری نیز هست :
بارون
هوا
موسیقی
قهوه
تویی زیباترین تصویرِ
نقش بسته در فالم
و من با عشق
زیباترین نقش تو
در فنجان
این قهوه را
با بوسه ای
جرعه جرعه نوشیدم
️️️
بوسه ات راباید با قهوه ام به هَم بزنم
بیدار شو! من بدون دوست داشتنت صبحانه که هیچ، صبح هم از گلویم پایین نمی رود...
کنار تو بودن در جایی دنج
پشتِ یک میز
رو به روی یک فنجان قهوه تلخ،
شیرین ترین اتفاق من است
و زندگی همین است...
در سایه ای به دور از هیاهوی آدم ها دو فنجان قهوه باشد، تو باشی و من...
شیرینی اش هم بماند پای چشمانمان...
نصف قهوه ات را که نوشیدی
بیا فنجان هایمان را عوض کنیم
در کافه های شهر نمی شود یکدیگر را بوسید
یک قهوه سر میز به یادت قجری
یک عالمه بغض با کمی دربه دری
یاد تو نشسته باز مهمان من است
مدیون منی دست به جیبت ببری
و زندگی همین است...
در سایه ای به دور از هیاهو آدمها، دو فنجان قهوه باشد، تو باشی و من...
شیرینی اش هم بماند پای چشمانمان...
گاهے برای خوب شدن حالت
نباید سمت آدم ها بروے...💫🍓
گزینہ های امن تر و مطمئن تری، نیز هست:
باران
هوا
موسیقے
قهوه
☕
یک فنجان قهوه مهمان من
می خواهم دقیقه ها را بخرم
فال امروز
عجیب در چشمانت پیداست
عصرانه
دلم یک گوشه ی دنج دریک کافه میخواهد
فقط من و تو.
در ازدحام جمعیت این شهر
فقط تورا ببینم,
تو قهوه تعارف کنی
من غرق در قهوه ای چشمانت
طعم خوش بودنت را
بنوشم
یک میز و دو نیمکت
به میزبانی تنها یک فنجان
تو قهوه بنوش و من محو تو
قهوه ای چشمانت را سرمی کشم
ارس آرامی
قهوه ام ،چایم، شده دمنوش لب های بهار
شهد وشیرینی شده تصویر فال امشبم
حجت اله حبیبی
تلخی نگاهت مانند قهوه!
شیرینی لب هایت مانند عسل،
چه تضاد زیبایی ایجاد کرده است؛
طول راه چشم تا لب هایت.
هم درد منی حال تو را می فهمم
در قهوه غم فال تو را می فهمم
گفتند که پرواز نکن ممنوع است
قیچی شدن بال تو را می فهمم
ثریا صفری
طعم تلخ عشق تو
و طعم تلخ قهوه عصر جمعه عجب ترکیب غم انگیزی است...!
حرص نخور، قندم !!
فنجانِ زندگی،
قهوه تر از آنست که بخواهی
مزه بپرانی !!
آرمان پرناک
حضورت، رایحه ی قهوه دارد.
اعتیاد آور و سرحال کننده؛
اضطراب و بی قراری را به جانم می ریزی؛
و هیچ کس نمی تواند مثل تو، مرا از خود بی خود کند..!
- کتایون آتاکیشی زاده
کاش می شد تلخی روزگار ،را مانند تلخی قهوه سر میکشیدم و تمااااام …….
ذره ذره به جان کشیدن تلخی درد ،دارد
المیرا پناهی درین کبود.
وقتی قهوه میخوری از تلخیش لذت میبری اما وقتی بادوم میخوری اگه تلخ باشه میندازیش!چون از بادوم انتظار تلخی نداری!
بحث، بحث انتظاره همین ...
دوباره به کافه ای رفتیم،
نشستی و گفتی:
- من قهوه می خواهم، تو چه؟
گفتم: می شود من، تو را بخواهم!
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
یه روز، تنهایی ات رو، تنهاییم رو...
دعوت می کنم به یه قهوه
یه قهوه ی تلخِ تلخ!
من با حرفام، تو با خنده هات
شیرینش می کنیم:)
یک شب به خوابم بیا
یک فنجان قهوه مهمان من
گرمایش با دل من
شکرش خنده تو......
ریچارد براتیگان:
بعضی وقت ها همه ی زندگی آدم فقط به
قهوه بند است و همه ی صمیمیتی که با
یک فنجان قهوه به دست می آید .
فنجانِ دلم، قهوه ی رویای تو دارد؛
پیمانه ی جان، جوششِ صهبای تو دارد؛
وقتی بدهی دستِ دلم، دستِ گُلت را،
احساسِ نهان، عطرِ دل افزای تو دارد...
زهرا حکیمی بافقی
(الف احساس)
🍃🌸🍃
در کافه سفارش من هیچ است
تا وقتی ناب ترین ،باب ترین قهوه دنیا دارم
قھوه ای که با تو ننوشم؛
فرقی ندارد تلخ باشد یا شیرین.
زندگی ، بدون گرمیِ قھوه چشمانت،
طعم تلخ و سردی دارد.
ول کن این جهان را قهوه را بنوش..
این جهان ب کام ما از قهوه تلخ تر ..
نویسنده :المیرا پناهی درین کبود