یکشنبه , ۴ آذر ۱۴۰۳
ای روی دلارایت مجموعه زیبایی...
«صبح است» ورویِ ماهت ؛لبخندِ زندگانی ست......
من از بی تو بودن می ترسم...
وطن یعنیگوشه ای ازقلب تو...
اتفاقای خوبم تا افتادن ،شکستن...
لبخند بزنآرام بخش سر گیجه های من...
مِهرت به دلم ، همیشگی خواهد بود...
با من به گذشته بیادارم از حال می روم !...
به نفس می مانیبی وقفه می خواهم تو را ......
تا نفس هست به یاد تو برآید نفسم...
کاش به جای آرزوی داشتنت،داشتمت...
نمی دونم ولی هنوز دوست دارم!...
دارن از قلبت بیرونم میکنن»؛...
تو زیباترین انتخاب چشمهایم هستی...
حال خوش من با تو پایان ندارد...
نیامدی و دیر شد......
تورا جانم صدا کردم، ولیکن برتر ازجانی...
تو همانی که دلم درکنارت گرم میشود...
من با تو عشقم دنیارو دارم...
تو پادشاه سرزمین قلب کوچک منی...
آخر کجا روم که یادت نباشدو یادت نیایم؟...
تو بهترین انتخاب زندگیمی...
بهش رقصیدن یاد دادمواسه یکی دیگه قر داد!...
به گمانم اینجا پشت هیچستان است...
این که در سینه من هست تو هستی دل نیست...
کنار تو بودن آرزومه...
عشق میکنم که یارِ منی...
دوست هر کسی، عقل اوست و دشمن هر کس نادانى اوست...
خوش به حالم که دوستت دارم...
تو همه جونمی جونم فدات...
ما باید بدانیم ما خواهیم دانست...
قلم به یاد تو در می چکاند از دستم...
زنده ام تا در تنم هرم نفس های تو هستمرگ می داند: فقط باید تو را از من گرفت...
با هر لبخندت دنیام بهشت میشه...
براى خودت رویا باش، اینگونه پیر نخواهى شد....
تن ماهی خوردی،فیگور نهنگ داری میگیری...
چقدر سرد است!وقتی…دلتنگتم و نیستی...
عشق یعنی توو تو یعنی همه دنیای من...
مُبتَلا بِهْ سُکوتَم...
مجادله، بذرِ شرّ است...
جانان دلدر فکر توام ؛ فکر از این زیباتر ؟...
زندگی پاشو گذاشته رو گلوم :)...
دل پُر از سفره های خالی ست...
نبخشم تورا، با دلم چه کنم؟!...
دل نبند د لعنتی ، آدما رنگ عوض میکنن...
آغوشتهر چهار فصل"تابستان" است......
هر دو جا مانده ایمتو در دلِ منمن از دلِ تو...
من همانمکه تو غمگین بشویمی میرد .......
خوشا به حالم که دلبرم تویی...
داشتن یکی مثلِ تو یعنی زندگی...