پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
لبخند بزنآرام بخش سر گیجه های من...
آرام بخش هاحافظه ام را پاک کرده اندامّادلم می گویدمن کسی رابسیار دوست می داشتم....!...
من هنوز هم به خنده هایت خوشموقتی که میدانم خنده هایتآرام بخش ترین مسکن دنیاست......
با چشمان تو غرق در آرامشم،اما حتی یک بار نتوانستم از نزدیک برای چند دقیقه، بدون تکان خوردن و نفس کشیدن درون شان زل بزنم... یکی به من بگوید چه زمانی و در چه مکانی، غرق در آرامش مطلق می شوم؟!...
حذف فیزیکی همه ی کسانی که صرفاً حضور فیزیکی در زندگی ما دارند، بزرگترین لطفی است که می توانیم در حق خودمان انجام بدهیم. و خدا میداند که چه لذت وافری در این حذف هست.زندگی چیز زیادی برای لذت بردن برای ما باقی نگذاشته است. بنابراین با حذف عناصر اذیت و آزار و رنج، میتوانیم اندکی حس رنج کمتر شبه لذت، برای خودمان دست و پا کنیم.باید به خودمان لطف کنیم و این قدرت را در خود ایجاد کنیم که کسانی که جز ناراحتی هیچ حسی به ما ندادند، به هیچ بهایی، باقی نگذ...
پاییز در راه استبا صدای خش خش برگ های نارنجی ویک موسیقی آرام بخش...
زیر سِرُم بودم، یه خانوم دکتر جوون وخوشگل اومد بالا سرم گفت وضعیتت خوبه؟گفتم آره ماشین دارم خونه وکارهم دارمبه تزریقاتیه گفت یه آرام بخش دیگه بهش بزن...
با یک سبد شعر آمدم،باشور، این بارماندم چگونه ازتو بنویسم پرستارازتو که همواره صبوری و شکیبیسرشار از آیینه ای، پاک و نجیبیازتو که پای صحبتت، وقتی نشستمواژه برای تو کم آوردم شکستمای آشنا با ناله های دردمندانتو مرهم زخمی برای دردمندانعیسا دمی درد و دوا را می شناسیهمسایه ی عشقی، خدا را می شناسیهرکس که می نالد تو بر بالین اوییآرام بخش خاطر غمگین اوییبیدار می مانی که بیماران بخوابندآسوده بر بستر گرفتاران بخوابندای آشنا...
ای آرام بخش لحظه های بی قراری ام!.....کاش می دانستی چقدر بی تاب توام......
آغوشت را می خواهمانگاراز هزارانقرص آرام بخش آرام بخش تر است...
تنها آرام بخش من آغوش توست ...️️️...
بودنتخندیدنت نگاهت صدایت...اینها تمامِ قرص های آرامش بخشِ دنیا را بی اعتبار میکنند......