پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
ذرات برف همچون بوسه هایی هستند که از بهشت آمده اند...
بهشتچه کوچک میشودوقتی تو را در آغوش میگیرم....
مقیم کوی تو تشویش صبح و شام نداردکه در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی...
یه خانواده خوشبخت و شاد ، بهشت زودتر از موعد است...
سلام دختر اردیبهشت ممنوعمنگاه آخر حوا . بهشت ممنوعم...
فارغ ز بهشت و دوزَخ ای دل خوش باشبا درد و غَمش که یار دیرینهٔ ماست ......
بیهوده انتظار تو را دارم دانم دگر تو باز نخواهی گشت هر چند اینجا بهشت شاد خدایان است بی تو برای من این سرزمین غم زده زندان است ....
هربار می خندیخدا که اون بالای بالا نشستهاز خودش میپرسه:بهشت اینجا بودیا اونجا ...؟!...
ذرات برف مانند بوسه هایی هستند که از بهشت آمده اند...
حاضرم در عوض دست کشیدن ز بهشتتو فقط قسمت من باشی و من قسمت تو ......
هم مسیر بهشت من و تو عشقِ جدا شده از دلهره ......
آن بهشتی که همه در طلبش معتکف اندمن کافر همه شب با تو به آغوش کشم...!...
دوزخ از تیرگٖی بخت درون من و توستدل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت...
چه گناهی؟تو مرا تنگ در آغوش بگیرتن تو عین بهشت است،جهنم با من…...
رفیق خوبسنگ صبور غم هامدنیام با تو بهشته...
وقتی تو زندگیزیاد از خود گذشتگی کنی؛شاید اون دنیا بری بهشت،ولی تو این دنیا میری تیمارستان!!!...
بهشت جای دوری نیست همان جاییست که تو باشی و من دست در دست هم......
موسیقی صدای توآرزوییست که صبحها نوازشم کند و آفتاب نگاهت خواب را از من برباید و اینگونه است صبح های بهشت...
یاد رُخسار تو را در دل نهان داریم مادر دلِ دوزخ بهشت جاودان داریم ما...
آن بهشتی که همهدر طلبش معتکف اندمن کافر همه شببا تو به آغوش کشم...
حاضرم در عوض دست کشیدن ز بهشتتو فقط قسمت من باشیو من قسمت تو...!...
اگر همه ی انسان هابه اندازه ی توانایی هایشان زیبایی تولید می کردنددیگر کسی سراغ بهشت را نمی گرفت...
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد استحتی اگر به آخر خط هم رسیده ایآنجا برای عشق شروعی مجدد است...
تو فقط باشثانیه به ثانیه ی این زندگی معمولی میشه بهشت...