شکانی شکانی غرور کسی که قسم خوردی آی دل وبانی بی احساس بی انصاف اریشه وگردم درودان بی انصاف
اریشه وباچه مگه قولی آی دل وری بودن احساس بی احساس , بی احساس چجوری بله بگم , مدیونه این عقدناممی صد تا امضا رو کج میزنم وقتی همش جلو چشم منی نفرین به این آدما که بالا سر من دست میزنن
خطبه ی عقدم که خوند و عاقدم پرسید ازم چجوری بله بگم بعد این پیوند ما پیدام میشه تو این حوالی
بالاخره تنم کردن لباس دومادیمو حیف که فقط جات خالی از گذر این سرنوشت لباسام شبیه بهش امشب باید نقل بپاشی باید بگی تبریک بهش
جای تو یکی دیگه حلقه کرد تویه دستم به یکی دیگه محرم شده
کم کم کم وری بری دل خشی وریم سنی دل آخه وچه دلیلی بی وفا گردن بری دل
کم کم کم خیانت کردی دست غریبه گردی ونو دوست و رفیقو آشنا خرابم کردی
کم خیانت کردی دست غریبه گردی ونو دوست و رفیق و آشنا خرابم کردی شروعه تخریب من تقریبا چند سال میشه
حافظمو از دست دادم نمیدونم الان کجاستو چند سالشه جای حساسشه از وقتی رفتی شدید سیگارا رو بد میکشم
روزی صد بار خیره به عکست مست الک سر میکشم مرگ نزدیکشم امشب من حالم خرابه هی پیک میزنم خاطراتت له شد زیر هر ورقی که انگشت زدم
امشب باید پشته سرم بریزی اشکهای شوق وسط بله گفتن هی میزنم صد تا تپق لا به لای شناسنامم نوشتن اسم یه غریبه
زیرش مهر ازدواج خورد پرسید بار آخره با اجازه عشق قدیمی بله خدایی جدایی نه حق من بی گناه نی فلانی فلانی
شکانی شکانی غرور کسی که قسم خوردی آی دل وبانی بی احساس بی انصاف اریشه وگردم درودان بی انصاف
اریشه وباچه مگه قولی آی دل وری بودن احساس بی احساس , بی احساس