متن دلنوشته
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته
من میان سکوت این خانه
حس خوبی به بودنت دارم...
هر بار که گفتم گذشت
گرفتار دیگری شدم،
زندگی گذشت ندارد،
آمده ام که هی مبتلا شوم..!
واقعیترین عشقهایی که دیدم،
نه نور داشتن،
نه جایزه،
نه دوربین...
فقط دو نفر بودن،
که بلد بودن بمونن.
ساده بودن، ترند نیست.
برای همینه که عشق واقعی،
هیچوقت تو ترندها جا نمیگیره.
عشق چون شرابی سرکش در رگهایم دوید، و من، سرمست این رؤیای پژمرده، به خوابی ابدی فرو رفتم.
گاهی دلم می خواهد فقط بنشینم ،
به تو فکر کنم
وهیچ نگویم
نه از دلتنگی ، نه از فاصله
نه از بغضی که هر شب لای نفسهایم جا خوش کرده
تو فقط باش........
در گوشه ای از جهان که هوا هنوز عطر بودنت را دارد
همین کافی است برای...
در کوچههای خیسِ خاطره
با نام تو قدم میزنم...
پنجرهها
از بوسههای ناتمام میگویند،
و برگهای پاییزی
عطرت را به یادم میآورند.
زمان میگذرد
و من هنوز
در پی صدای قدمهایت
سرگردانم...
من در میان این همه ، همهمه هیچم
من مستم از خوردن کمی بی خیالی
من سرشارم از مهر
دلخوشم به اسفندی پُر از ناز
و دلم عاشقانه به هوای شهریور گرم است
گویا من در میان این همه هیچ پر از خودم .
باغبان پیر تمام قد خشک اش زد و چشمانش خیس باران شد وقتی دید همزاد گلی که دیروز فروخت تمام قد خشکیده است...
این قلب من
نه در بارانی که می بارد
نه در پاییز خوش آب و رنگ
نه در جاده های خیس و خالی
فقط و فقط آنوقت که
زمان در گیسوانت گم می شود
و چشمانم غرق زیباییت می شود
و جانم ذره ذره برایت آب می شود
عاشقانه می...
برگشت گفت: بودن من واست کافیه؟
گفتم :راستش رو بگم دیگه؟
گفت: میدونی که از دروغ خوشم نمیاد...
گفتم: راستش
کاش
تو
همه
بودی
و
همه
هیچ
میشد
بودنشون.
وجود آدم امن توی زندگی، مثل یه پناهگاهیه که مطمئنی رو سرت آوار نمیشه. بودنش آرامش میاره، حتی وسط طوفان. اون آدمیِ که لازم نیست جلوی اون نقش بازی کنی، خودت بودن رو کنارش یاد میگیری، با تمام دردها، خستگیها و بیحوصلگیهات، باز هم دوستت داره،حتی بهت یاد میده اون...
در دلم بوران نشست و قاصدک بی آرزو شد
در نگاهم ابرِ سَرکِش؛ گونه هایم را وضو شد
بسمه تعالی
﮼ غرض از مزاحمت، تنها یک دل است؛ دلی که در هیاهوی روزمره، فقط به یاد تو میتپد.
جان دلم ،
نمیدانم این کلماترا چگونه بنویسم که حق دلتنگی را ادا کنند. هرچه هست، این واژهها از دل بر میآیند ؛ از دلی که مدام تو را صدا...
من صدات میکنم هوژینم !
هوژین میدونی این کلمه یعنی چی؟
یه کلمه کوردیه که یعنی " زندگیبخش"، یعنی تو برای من همون معنی رو داری. از وقتی که تو هستی، همه چیز برام رنگ و بوی دیگهای پیدا کرده. صدات که میشنوم، انگار یه جورایی زندگی توی رگهام جریان...
ارام اتور /دوام اوردن
به گمانم به گمانم در میان دوام اوردن ها معنایی که برایش دوام می اوردم بی معنا شده؛ اری دیگر دویدن در کوچه ها شادی اور نیست.
دوام اوردن در خانه انقدر طول کشید تا میان کوچه مملو از تازگی و ازادگی که التماسش را میکردم،...
دیگر هیچ شوقی مانند نارنگی بعد از اتمام مشق در عصر پاییزی نیست
آن روز ها تکلیف ما مشق معلم بود و حالا مشق روزگار
دیگر هیچ عطری مانند پوست پرتقال بخاری و کرسی خانه پدربزرگ نیست
آن روزها پوست پرتقال را میکندیم و امروز روزگار پوست مارا
دیگر هیچ...
دوست من قطار عمر ما بر روے ریل هاے زنـבگے ـבر حال عبور است
بخنـב ،شاـב باش غم و شادی دنیا در حال گذر است
ولے طے این مسیر عمرمان בر حال عبور است،زنـבگے را سخت نگیر بخنـב بـہ غمش بـہ کمش خنـבیـבن کام בنیا را برایت شیرین مے کنـב...
حالم مانند آن درختیست که قامت سر ب فلکش در پهنای زمین خم شده است ..
تنه و شاخه های سبزش عریان از برگ شده است
ولی باز در دل امید دارد
که ریشه اش در خاک است
**خیالِ ندیدنت**
چشم میبندم
و نبودنت را تصور میکنم.
خیابانها
بینام میشوند،
دیوارها
سایهات را از یاد میبرند،
و من،
در ازدحام هیچ،
بیهوده به دنبال نشانی
از تو میگردم.
اما هر جا که نباشی،
باد
نامت را در گوشم زمزمه میکند،
و خیالِ ندیدنت،
خود تو میشود...