بگو لبخندت چند وجهی ست که
امان از آفتاب بریده
مریم گمار
۱۴۰۲/۳/۲۸...
دهان شکوفه
پر از کلماتیست
که در ذهن درخت مانده بود
رضاحدادیان...
لب پنجره ی باد
گلدانی هستم شکسته
امّاهستم.
رضاحدادیان
۱۴۰۲/۲/۲۶...
ببین !
که از تلاقی منظومه ی دست هات
و ابریشم موهام شعر اتفاق می افتد
مریم گمار...
و هیچ شناسنامه یی نمی دانست
نامِ تو
آونگ شده بر شانه های خوش بختی
مریم گمار...
مانند رود می روی و ردّ پای تو
در ذهن دشت های جهان می کند رسوب
رضا حدادیان...
مرا با خیال تو عمریست زندگانی..
المیراپناهی-درین کبود...
حالا چطور از روشنایی برگردم؟
که با ریشه های تو
منشور می شوم.
مریم گمار...
موج نیم نگاهت گرمایی دارد
ک مرا تب دارد میکند…
المیراپناهی -درین کبود
نویسنده-روانشناس...
دلم میخواد ثانیه هام کنارتو دقیقه شه ببینی تنهاییم یارحرفای دل شنیده شه...
یاتو محبوب شده ای!
یامن الزایمر گرفته ام
همه را
تو صدا می زنم
صیدنظرلطفی(صابر)...
من یا ب ت میرسم
یا هم اغوش خااااک میشوم
جاااناااانم
نویسنده و روانشناس :المیراپناهی درین کبود...
تو بخواب!! بگذار من فقط تماشایت کنم!! ای که ندانی آن لحظه در دل چه میگذرد؟!...
خیلی زخمی شدم... اما تو امدی و شدی مرحم این زخم ها=)...