بیو عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو عاشقانه
اسمان دلم را عشق تو پر نور کرد
همسرم
تنهایی سزاوار کسی که عاشق هست، نیست.
༺ منم آט سایـہ کـہ בر هر قـבم با توست..
تمام من به دام افتاده در چشم سیاه تو.
فـــــکر تــــــــو...
قشنگترین گرفتاریه دل بود.
عشقم
هیچ ثروتی
بالاتر از وجودت
برایم نیست
کی میشود لمس کنند، لبهای من چشم تو را.
صدایم کن:
با انعکاسِ محبّت؛
تا من بخوانم برایت:
شهرآشوبِ عاشقی را،
در احساسیترین پردهی عشاق!
صدایم کن:
با بازتابِ صداقت؛
تا من از حجمِ صدایت،
در وجدی شورانگیز؛
به شوقِ ناپایانِ پرواز؛
با پرِ نیاز،
پرکشم؛
آیم به سویت؛
شوم میهمانِ کویت!
دوست دارم،
بسرایم برایت:
عاشقانههایی،
ساخته از پرند احساس؛
پرداخته با پرنیان نیاز!
چشم تــــــو،
خوب بلد بود بدزدد دل ما.
عشق یعنی...
نگهت با نگهم خورده گره.
توشبیه کوچه ای هستی که به دریا میرسه…
دلم جا مانده در،کنج چشمانت.
༺ گرماے خانـہ از عشق ماבر شعلـہ ور مے شوב
من که در چالش چشمان تو.
میبازم دل.
هر چه میخواهی بکن، اما تو نشکن دل ما.
من و تو
همپیمان شدیم
پیوندمان همیشگی است
ترکیبی از:
رزهای سرخ و سفید
که هر روز
در گلدانِ روی میزِ اتاقمان میگذاریم
بهانهی من و تو
برای تداومِ این پیمان است
و دستههای گلِ رز
یادآورِ تکرارِ عاشقانههای ما
خواهد ماند...
چشمان تو برده دل و دین و همه دنیایم را.
بهار،
آفتابگردانیست
که رو به رؤیاهایم شکفته…
دل گیر تو بود
وگرنه
با پرستو می رفت
عاشق میشوم؛
وقتی،
بهار،
اینجا،
می خندد...