متن کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه
آری این منم، اما چه سود؟
او که در من بود دیگر نیست، نیست.
گاهی به من فکر کن من حتی به گاهی بودن در فکرت هم راضی ام...
زخمِ صد شمشیر بر دل هیچ تاثیری نکرد
نیشِ یک زخمِ زبان قلبی دگرگون می کند
باز امشب منم و فکر سیه چشمانت...
و همان حسرت تکرار نبودن هایت...
خاطراتت شد بغض...
بغض هایم شد اشک...
اشک هایم خیس کرد، همه دنیایم را...
بیچاره دل عاشق و دیوانه ی ما...
دلخوش به نگاه کسی هست که نیست...
باران به تو نشان دهد آن دانه ها که کاشتی
نیکیِ تو به آدمِ درمانده گم نمی شود
دل چه میدانست که دلتنگی چیست..؟
تا تو را دید و... دگر باره ندید....
عجب بی تو پریشان است حالم...
پریشانتر از ان زلف پریشانت...
به گمانم جان دادن هم کم است...
در پی یک لحظه بوسیدن تو...
ای بی خبر از حال منِ مست کجایی...
من یاد تو هستم تو مرا یاد نداری...
عمــــــــرمان بیهوده بود...
گر بین لبهای من و تو پیوندی نبود...
لبخند بزن که زندگی طولانیست...
یک لحظه ز من جدا نشو که زندگی طوفانیست...
لبخند زدی و مو پریشان کردی...
دیوانه که بودم، دیوانه تر کردی...
درون چشم من جز تــــــو...
مگر کس خانه ای دارد...
گفته اند می آیی؛
من با لبان احساس،
قداست انتظارت را،
می بوسم...
گلپوش حریری از بهشت است حجاب
نازل شده تا شان تو معلوم شود
به تماشای تو قانع شده ام هر شب و روز...
چون که دستم به موهای پریشان تو هرگز نرسد...
نه بدبینم نه خوشبینم تو را با چشم دل دیدم
نمیدانی نمیدانم چه شد ای گل تو را چیدم
مرا دیوانه میدانست...
نمیدانست نگاهش کرده دیوانه دلم را...