چهارشنبه , ۱۲ بهمن ۱۴۰۱
یه روز یه هشت پا یادش میره آلارم بذارهده پا میشه...
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیشکی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی...
سر ب سرمن نزار من خودم دردسرم...
ما زاده هنریم وهنر زاده مآ ... ! ♥️🍒✨...
دوستی باعقربها تو را از نیششان برحذر نمیکند ...هر چند که در حقشان مهربانترین باشی...
به دوست گرچه عزیزست راز دل مگشای که دوست نیز بگوید به دوستان عزیز...
ما کسی رو خط نمی زنیمخودشون جوهر پس میدن...
مرا یاران به صحرا جا نهادند گذشتند و مرا تنها نهادند...
نفرت بی اندازم حاصل دست رنجِ خودتونه :)...
این حجم از اعتماد ب نفستو گیگی چند میخری...
ݥَن اَڂڸاقَمو ݕإ ۺُعۏر ِطَرَفَݦ ښِټ ݥے کُڹَݥ ...
و رها باش و رها... تا نماند قفسی:)...
با من بی کس تنها شده یارا تو بمان...
متاسفانه بیشتر مردم «تحمل کردن» راآسان تر از «تغییر دادن» می پندارند....
مشترک مورد نظر آشغال میباشد...
همه چیو جدی میگرفت بغییر از خود من...!...
ظاهرم نوروز اما باطنم سرمای دی.......
من به دیوار خودم تا چه زمان تکیه کنم !؟...
صد هزاران آرزو در گور بردن مشکل است...
اگر من بخشی از افسانه ی تو باشم،روزی برمیگردی.-پائولو کوئلیو...
شبها گذرد که دیده نتوانم بستمردم همه از خواب و من از فکر تو مست...
از هر راهی که برم اخرش میرسم به بن بست نبودنت :)...
رود جاری/زیر پوششی از یخ /مسیر رویاهایم...
پول شیطان رو هم به سجده در میاره...
برای فرار از آتش مراقب باش تو آب غرق نشی...
چگونه ...؟ به تُ فکر نکنم وقتی که ذره ذره وجودم شده ای ......؟!؟!...
هیچ کس حاضر نیست خانه اش را ترک کند ، مگر این که خانه اش / وطنش ، دهان کوسه باشد ....
آب که راه بیفته راهش رو پیدا میکنه!...
از داخل غم رد نشینمی تونی ازش خارج بشی...
تنهایی یه کلمه به ادم یاد میده: تلاش...
لطفِ خدا بیشتر از جرمِ ماست...
هیچکس از هیچ خطایی قسر در نمیره و یه روزی تاوانش رو پس میده...
بی نظیری،هیچ کس حتی کمی مثل تو نیست عشق اول! عشق آخر!گنج نایابم تویی...
وفاداری آدمها رو زمان ثابت میکنه نه زبان!...
لبت شیراز و چشمت اصفهان و خنده ات گیلانپر از مستی و راز و شوق هستی روح ایمانم!...
چشم تو معدن زیبایی و آرامش و راز عاشقم، عاشق چشمان تو ای حضرت ناز...
کسی باش که برای صعود خودش میجنگه؛نه سقوط آدما..!...
خاطره ها شاید سوختی باشد کهمردم برای زنده ماندن می سوزانند....
زیبایی توجه هارو جلب میکنه اما شخصیت دلهارو ....
اول آرزوها میمیره بعد ادما):...
ای چراغ شب تنهایی دلبی تو هر شب،شب یلداست ،بیا...
خیلی سخته که آدم بین چهاردیواری خودش گیر کنه...
کارای یکی معرّف کارای همه نیست...
آنور ِ پیراهنت! باغ بهشت آرزوست...
من ...زرد شدم ...خشک شدم ...بس که ندیدی پاییز زمانیست که در باغ نخندی...
تا حریم گرم آغوش تو تن پوش من است بیخودی دلواپس سوز زمستان نیستم...
دوستت دارم و میخواهم تو را دیوانه وارحس و حالم را همین اقرار بهتر می کند...
اگه چیزی رو تغییر ندی، یعنی بازم انتخابش کردی!...
یه چیزیو خوب یاد گرفتمهمه رفتنینو آخر داستان تنها خودتی و خودت...
آتش بگیر تا که ببینی چه می کشماحساس سوختن یه تماشا نمی شود...