متن زندگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زندگی
میدانم
نهنگ هم میشدم
دریایم به ساحل نمیرسید
و من
در این رُمانِ عمیق
در جستجوی آرامشی بیدریغ
روز و شبها را
خط به خط شنا میکردم
میدانم
نهنگ هم میشدم
اندوهِ آوازم را
پایانی نبود...
به یاد خداوندی که آفرید ما را
در بادیه ها تنها رهایمان نکرد
دریغا که جز خاکی از ما نماند
در کوچه های زندگی پر از آفتاب بودیم
اما سایه ای از خود بر جای نگذاشتیم
"باز هم میپرسند از تو"
باز هم میپرسند از تو
که آیا هنوز هم در دل تو
آتش جوانی میسوزد؟
که آیا هنوز هم در نگاهت
آن شوق روشنایی هست؟
که آیا هنوز هم میتوان
به امید لبخندت،
زندگی کرد؟
و تو آرمیدی
در بستری سبز که به رنگ تو بود
و در فصلی نو جوانه زدی
تا به یاد آوری شکوه زندگی مردن را...
زن، ریشهی زمین، آواز آسمان
زن، تنها یک واژه نیست…
نام دیگر زندگیست، جاری در نبض جهان، در تپش قلب تاریخ.
زمین، بی او بیحاصل است، آسمان بی او بیستاره.
زن، نغمهایست که لالاییهایش خواب را به جان جهان میبخشد،
و فریادش دیوارهای خاموشی را فرو میریزد.
او، در میان...
جای زمستانِ اخوان
جای کتک خوردنِ پرچم از طوفان
جای تکانهای یک جیبِ خالی
جای تنهاییِ تمامِ آدمها
پُست میدهد
سربازی که حکمِ زنده بودنش
به شهادتِ پوتینهای پاره بسته است...
حتی
پلنگِ پتو
برای ماهِ لایِ ابرهایِ خیالم
کمین کرده است
مرگِ من
کوتاه نیا زندگی !!
در حال زندگی کن
گذشته را رها کن
دیگران را ببخش
آینده را برنامه ریزی کن
ساعت خوابت را تنظیم کن
خانه را تمیز کن
دوش بگیر
موهایت را شانه بزن
قهوه ای تلخ بخور
بهترین لباست را تنت کن
عطری پخش پیراهنت کن
روتین صورتت را انجام بده
پادکست...
••هیچگاه نگذار زخمهایت،
تو را به کسی که نیستی تبدیل کند!💜
انسان در مسیر زندگی، همواره در حال تغییر است ⏳🌿. هیچچیز در او ثابت نمیماند؛ نه افکارش، نه احساساتش، نه باورهایش و نه حتی تصویرش از خودش. هر لحظه که میگذرد، تجربهای جدید در او شکل میگیرد، تلنگری کوچک یا طوفانی بزرگ که او را به حرکت وامیدارد 🌊✨. هر...
دیگه خیالِ عاشقی نیست
از زندگی از ترس، سیرم
باید بپوشم رختِ جنگ و
باید صدامو پس بگیرم...
با تشویقهای گاه و بیگاه مردم
غمهایت فراموش نمیشوند خرگوش!
نه رها میشوی
نه میمیری
سعی کن
زندگی کنی
از کلاهی به کلاه دیگر
این جهان
یک سیرک مضحک است...
دنیا نفس دارد هنوز
در نقشهیِ پیراهنم
باید کمی نازک شوی
باید برقصی در تنم
اشهدانّ محمداً عبده و رسوله
دراین دنیایی سخن است
محمدرسول خداست
واما:
محمد قبل از رسالت ،"عبدِصالح" بوده است
مبعث برانگیختن است
به مادرس میدهد،
درسِ درخویشتن تعمق نمودن
و خودراشناختن
ودردریای عبودیت شناکردن
من وتو آمده ایم تابزرگ شویم
بزرگ درمعرفت
بزرگ در بندگی
که عاقبت این است زندگی...
خط خطی ام کن زندگی
ولی من با تو زنده ام
زندگی شعرست و قصه
وتو شاعر و قصه گو
وپایان ،چاپ اثرهایت
زندگی دیوانه ای بیش نیست
تو هم با او دیوانگی کن
خیال او چه آورد بر سر من
که زندگی هرچه کند
خیال اوست در سرمن
میان ماندن و رفتن،بهارِ عمرِ من طی شد
نمی خواهم مردد باشم از این بیشتر،کافیست.
قدم در راه بگذار ومپرس ازچند و چون،ای دل!
زمان از دست خواهد رفت، امّا و اگر کافیست
مرا لبخندِ ماه و آفتابی مختصر کافیست
پتوی کهنه ای و نیم خشتی زیرسر کافیست