متن آهنگ شعر هستی شیرازیس باند

پاییز آمد لابه لای درختان لانه کرده کبوتر از تراوش باران میگریزد

خورشید از غم با تمامه غرورش پشت ابر سیاهی عاشقانه به گریه مینشیند من با قلبی به سپیدیه صبح با امید بهاران میروم به گلستان

همچو عطر اقاقی لابه لای درختان مینشینم من با قلبی به سپیدیه صبح با امید بهاران میروم به گلستان

همچو عطر اقاقی لابه لای درختان مینشینم

بر لبانم جاری پر توانم آری میروم در کوهو دشتو صحرا

ره پیمای قله ها هستم من راه خود در طوفان در کنار یاران مینوردم دارم امید که دهد روزی سختی کوهستان بر روانو جانم پاکیه این کوهو دشتو صحرا

باشد روزی برسد به جهان بر لب جان نهاده بر کف راه انسانها در نوردم پاییز آمد لابه لای درختان لانه کرده کبوتر از تراوش باران میگریزد

بودنو پوشیدن رفتنو پیوستن از کجی بگسستن

جان فدا کردن در راه عشق است



Shirazis Band Shere Hasti Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ شعر هستی شیرازیس باند

شعر آهنگ شعر هستی شیرازیس باند

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

متن ترانه شعر هستی شیرازیس باند

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید