به وقتایی تنهایی یهو میاد سراغت خودتم نمیفهمی چی شد
مثلا از جایی شروع میشه که دورت شلوغ باشه اما اونی که دوسش داری نباشه تنهایی یعنی من یه موبایل دارم که صدای زنگشو یادم نمیاد خیلی وقته که یادم نمیاد
تنهایی یعنی بخندی اما خنده هات سوری باشه
بری سفر با رفقات اما اونم زوری باشه حرف دلت دوری باشه قراره که بارون بباره قراره دلم زیر و رو شه قراره که تنهاییامم از امشب دوباره شروع شه
قراره که با آرزوهام بشینم دوباره یه گوشه گمونم قراره که چشمام لباسه جدایی بپوشه
تنهایی همیشه تقدیر نیست یه وقتایی ترجیحه یعنی ترجیح میدی واسه یه مدتی با خیلیا نباشی
تنهایی شهر و کشور نمیشناسه غریبو آشنا نمیشناسه غربت نمیشناسه غربت یه وقتایی همین خونه ست که میشینی با خودت دو دو تا چهار تا میکنی
که واسه کی کم گذاشتی کجا زیاد حال دادی چی شد به بعضیا اینقد پر و بال دادی اصا چرا خودتو کنار کشیدی و به بقیه راه دادی اون وقته که قرارات تازه شروع میشه
قرار میذاری که همیشه بیقرار بمونی و چشات بارون باشه چه با اون چه بی اون قراره که بارون بباره قراره که دلم زیر و رو شه قراره که تنهاییامم از امشب دوباره شروع شه قراره که بارون بباره قراره دلم زیر و رو شه قراره که تنهاییامم از امشب دوباره شروع شه
قراره که با آرزوهام بشینم دوباره یه گوشه گمونم قراره که چشمام لباسه جدایی بپوشه