لطفا بعد از شنیدن صدای بوق پیغام خود را بگذارید تنهام نذار ازت خواهش میکنم هر کاری بگی میکنم فقط تنهام نذار
عمرا .. نمیتونم بمونم بی تو بعله دیگه آره خیلی مردی تا ابد بدون خیلی دوست دارم خیلی خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر کنی
لعنتی میخواستم بگم تنهام نذار
ببین من قید ننه بابامم زدم تو که دیگه جای خود داری هر چی شکستی هر چی بردی هر چی زدی حلالت
فقط اشکای امشبمو حلالت نمیکنم امشب بد پاچوندی منو اینقد عصبی ام که نمیتونم آروم بشینم
امشب یاد روزایی میفتم که تا ابد یادم نمیره
میری برو فقط اینو یادت باشه بعد تو مهراب میمیره میری برو فقط حلالم کن شاید دیگه هیچوقت نبینیم همو
امشب اینقد مسمو پاچیدم که ندارم کنترله صدای خستمو , حاج علی برو بریم مادرم زمین خورد قلبه من تیر کشید داد میزد میگفت یکی بگیره مهرابو
عکستو زدم به در و دیوار شیکست بابام اومد جلو تا بگیره دستامو بعد تو کارم شده تو این خونه خودزنی و فریاد بعد تو یه دیوونه تو خونه آواز گریه سر داد
بعد تو هر جایی که میرفتم یادت منو شکنجه میداد بعد تو دیوارم بعد تو آوارم بعد تو هر شب کنار عکسات بیدارم
بعد تو سیگارم بعد تو بیزارم بعد تو هنوز میگم خیلی دوست دارم بعد تو هر شب با یادت خرابم بعد تو رو هیچکسی غیرت ندارم
بعد تو با هر کسی میپرم ولی هیشکدومشونو دوسش ندارم خندهاشو عشقه گریه هاشو عشقه قهراش قشنگ بود دروغاشو عشقه
اخماشو عشقه چشماشو عشقه رفتنش قشنگ بود رفتنشو عشقه
از وقتی یکی رفت شهر پر غم شد نیستی ببینی میگن زانویه مهراب خم شد
یادگاریای تو هنوزم عزیزه تو خونه خاطراتت داره تو مغزم خون ریزی میکنه
تنهایی یعنی قلب درد داری و هیشکی نمیدونه هنوزم دوست دارم با همین قلب درد دیوونه دردونه قلبم رو زخم من مرهم چه زجری دادی تو به این عاشقه بی خونه
شده وقتی میبینیش بند بیاد زبونت نتونی حتی یه بار بگی دوست دارم بعد اون روز اینقد عقده ای بشی که هر کسو میبینی بگی دوست دارم
کار از این حرفا گذشته تو دیگه برنمیگردی از همون لحظه بریدی که خداحافظی کردی تو بگو با چه امیدی چشم به راه تو بمونم وقتی که از تویه چشمات ته قصه رو میخوندم
بعله دیگه آره خیلی مردی تا ابد بدون خیلی دوست دارم خیلی خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر کنی لعنتی میخاستم بگم تنهام نذار
ای کاش همه چی مثه قدیما بود ای کاش یکی از ما نمیشد نابود یکی از ما فکر لباسه عروسیش اون یکی تویه پارکای شهر خواب بود
تو همون کوچه ای که قدم زدیم با هم امشب رگامو میبرم جلو عکسای تو بغضمو میشکنم خون گریه میکنم همه قرصا رو میخورم
این سری بد آوردم خیلی دیر اومدم اومدم پس بگیرم تو رو از این زمونه اومدم که ماله خودم شی نیومدی یادت بمونه
نشد بهت نرسیدم اما همیشه عاشق می مونم خستم از حرفای تکراری میگی خدا نخواست اینم میدونم
تو شهر خودم منو آواره کردی چقدر باید بخونم تا ی روزی برگردی ببخشید اگه هیچوقت نشناختی منو ببخشید اگه همیشه داغونم میکردی
بغض یعنی بعد چند سال جدایی بدونی هنوزم جاتو نمیگیره کسی بغض یعنی هر وقت حالشو میپرسی بهش بگی دوست دارم فقط بگه مرسی
بغض یعنی الکلو این سیگار تا خود صبح بیدار هی میزنم پرسه بغض یعنی یه روانیه بیمار یه عاشق که از هیچی نمیترسه
بغض یعنی این صدای خسته این چشای بسته عاشقی که مسته بغض یعنی بعد چند سال جدایی میبینی حلقت تویه دسته
تویه نامه وقت رفتن از جدایی نوشته بودی واسه این قلبه شکستم تو مثه فرشته بودی تو میگفتی عاشقیمون تا قیامت یادت نمیره حالا این چشای خیسم به راه اونی که میره
کار از این , کار از این حرفا گذشته تو دیگه برنمیگردی از همون لحظه بریدی که خداحافظی کردی
تو بگو , تو بگو با چه امیدی چشم به راه تو بمونم وقتی که از تویه چشمات ته قصه رو میخوندم کار از این حرفا گذشته , بعله دیگه آره , خیلی مردی