متن آهنگ علمدار علیرضا طلیسچی

تا رسیدم به فرات و بنشستم لب آب , تا رسیدم به فرات و بنشستم لب آب

یادم آمد ز کبودیه لب طفله رباب , یادم آمد ز کبودیه لب طفل رباب نبود صبر و قرارم گره افتاده به کارم داداش , نبود صبر و قرارم گره افتاده به کارم من علمدارم من علمدارم , بر حسینم یار و غمخوار بر حسینم یار و غمخوار

نه سری مانده نه دستی نه سری مانده نه دستی , کمرم را تو شکستی کمرم را تو شکستی

چه بگویم به سکینه چو سراغت گیرد , چه بگویم به سکینه چو سراغت گیرد

گر بفهمد تو شدی کشته بدان میمیرد , گر بفهمد تو شدی کشته بدان میمیرد نبود صبر و قرارم گره افتاده به کارم داداش , نبود صبر و قرارم گره افتاده به کارم من علمدارم من علمدارم , بر حسینم یار و غمخوار بر حسینم یار و غمخوار

نه سری مانده نه دستی نه سری مانده نه دستی , کمرم را تو شکستی کمرم را تو شکستی



Alireza Talischi Alamdaar Lyric

ZibaMatn.IR

دانلود متن آهنگ علمدار علیرضا طلیسچی

شعر آهنگ علمدار علیرضا طلیسچی

امتیاز دهید
2.8 امتیاز از 4 رای

متن ترانه علمدار علیرضا طلیسچی

این متن آهنگ را با دوستان خود به اشتراک بگزارید