چقد خوب بود دستای ما با هم بودن چراغای خونه همیشه خاموشن از وقتی رفتی از وقتی صبحا پا مشیدم میگفتم برگشتی
صدایی نمیشنیدم چقد بد بود اینکه فقط تنهاییمو میدیدم خونه تنها بود و این تنهایی رو ندیده بود انگار که روز آخر حرفامونو شنیده بود
دوست داشت من بخونمو تو هم برام دست بزنی نه اینکه بگم نرو تو هم یه لبخند بزنی کلا غم تو این خونه ست اونم تنها شد یعنی یه شکل دیگه شد این دل عاشقه تو تا حدی که میشه شد
باورش سخته دستامون جدا واسه همیشه شد یه شکل دیگه شد این دل عاشقه تو تا حدی که میشه شد
باورش سخته دستامون جدا واسه همیشه شد
گاهی دورم شلوغه و من نشستم پشت پنجره که شاید بگیری رو منو حوصله ات سر بره
تو واسم یکی دیگه بودی , تو واسم یکی دیگه بودی , تو واسم یکی دیگه بودی حتی اگه دلم بره یا که کم بیاره با یکی رد میشم خیلی هم به سادگی
تو واسم یکی دیگه بودی , تو واسم یکی دیگه بودی , تو واسم یکی دیگه بودی یه شکل دیگه شد این دل عاشقه تو تا حدی که میشه شد
باورش سخته دستامون جدا واسه همیشه شد یه شکل دیگه شد این دل عاشقه تو تا حدی که میشه شد